یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معماری ایرانی» ثبت شده است

  کتابی مختصر و مفید که در آن نویسنده با توجه به مفهوم فضا در معماری ایرانی تاریخ چندین هزارساله ی معماری ایرانی را تا دوران معاصر روایت میکند در این روایت فضا، الگوهای فضایی و سازمان فضایی معماری ایرانی مفاهیم کلیدی هستند که حول آن ها تصویری نسبتا نزدیک به واقعیت از معماری ایرانی شکل میگیرد. آنچه این کتاب را از دیگر کتاب ها متمایز میکند نگاه بدیع آن به مفاهیم طرح شده هم چون فضا و ... و تحل-یل شرایط تاریخی معاصر از قاجار تا بعد از انقلاب اسلامی است که کمتر کتابی به آن پرداخته.


نقش فضا در معماری ایران




مطالب مرتبط دیگر در دست انداز
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۱۱:۱۹

به نام خدا

سلام دوستان عید نیمه شعبان همگی مبارک!

یه سوال ک از اولین سال های دانشجویی ام ذهنم رو درگیر کرده رو میخاستم مطرح کنم و ان شالله ب کمکتون ب جوابش برسم. خواهش می کنم هر چی به ذهنتون رسید دریغ نکنید ...


"ب نظر شما یه دانشجوی معماری چطوری می تونه منتظر امام زمان باشه؟"


امام زمان و معماری


۶ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۲۶

اشتباهی و با این همه تاکید و عجله که برسم کتاب زبان فضا رو هم بخونم این کتابرو تمام کردم. اشتباهم این بود ک قراره واسه امتحان هفته ی بعد از جزوه 30 صفحه ای استاد سوال بیاد نه ازین دو کتاب! :) ادامه مطلب



۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۳ ، ۲۰:۵۷

 

به تازگی یعنی اگر اشتباه نکنم دو سه ماهی قبل کتاب خوبی منتشر شد. زیاده گویی نمی کنم و فقط بخشی از مقدمه ی نویسنده رو از کتاب قرار میدم.

نثر کتاب ابتدا کمی سنگین هست اما به مرور روی روال می افته و خواندنش اسان تر می شه. امیدوارم به درد دوستان بخوره! :) - ادامه ی مطلب و فیلم

 

 

 


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۰۰

چون به ازادی نزدیک تره!!!

سفرنامه ی پردیس هنرهای قشنگ- قسمت اول


شنیده بودم این دانشگاه تهرانی ها خیلی خودشون رو تحویل میگیرنا!! :) توی کلاس سر معرفی بچه ها  که از جاهای مختلفی اومده بودن نوبت به هرکی می افتاد استاد می پرسید خوب چرا دانشگاه تهران رو واسه ارشد انتخاب کردین؟ ... به یکی از بچه ها که رسید نه گذاشت نه برداشت خیلی جدی گفت چون نسبت به بهشتی و علم و صنعت به ترمینال ازادی نزدیک تره! آخر هفته ها می تونم راحت تر برم شهرستان! (ادامه مطلب)

 

عاقبت به خیری، کمال طباطبایی، همشهری داستان

عاقبت به خیری، تصویرساز: کمال طباطبایی، همشهری داستان


۰ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۲ ، ۱۶:۱۸

امام زاده عبالله همدان طرح قدیم

امام زاده عبدالله همدان طرح جدید


پرده ی اول:


شب عید فطر بود که با خانواده رفته بودیم بیرون یه چرخی بزنیم با یکی از بستگان سر همین طرح جدید امام زاده بحث افتاد. همدانی ها بخصوص همدانی های هم سن و سال من خاطرات خیلی زیادی از فضای قبلی امام زاده عبدالله دارن طرح قبلی یه فضای بقعه مانند کوچیک وسط میدان بود و دور و بر این بقعه فضای سبز بزرگی بود که کلی خاطرات کودکی امثال من توی اون اتفاق افتاده بود یکی از معمول ترین اتفاقات توی فامیل نذری دادن توی فضای سبز دور و بر این بقعه بود درختای زیادی داشت و سایه دار بود به علاوه بدنه های خود بقعه هم تو رفتگی هایی داشت که مردم و خانواده ها توی سکوهای اطراف اون می نشستن و نذری میدادن بچه ها هم توی این فضای باز دور می چرخیدین و قص علی هذا ... ادامه مطلب

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۱۵

زیبایی های بیشتر، اخلاقیات کمتر!

 

عنوان یادداشتی از میلاد ضابطی از بچه های قدیمی علم و صنعت هست که اگر اشتباه نکنم الان در ایتالیا داره دکتری میخونه. فروشگاه بی نام رو چند وقت قبل در ساباط (سایت دفتر فرهنگی دانشکده معماری) و همین طور در قالب پستی در گوگل پلاس دفتر به نقد کشیدیم این یادداشت رو هم ضابطی اذر ماه 91 نوشته مطلب جالبی هست پیشنهاد میکنم با توجه به کوتاه بودنش حتما بخونید :)


دریافت یادداشت میلاد ضابطی


راستی یادم رفت ان شالله چند روز بعد نقدهای بچه های دفتر و یکی دو تا از بچه های دانشگاه فردوسی و ... رو هم در مورد این بنا میذارم. علاوه بر این ها دو تا نکته باعث شد این یادداشت رو تو دست-انداز معرفی کنم، یکی بخش هایی از یادداشت هست که به نقش معمار در جامعه می پردازه (موضوعی که در قالب دو تصویر با مهندس نوحی مطرح شده بود - این جا) و دومی  عنوان یادداشت بود که به قول خود نویسنده دگرگون شده ی عبارت less aesthics,more ethics عنوان دوره ی هفتم دوسالانه ی معماری ونیز بوده، نهایتا یادداشت هم این جمله به پایان میرسه:

 

"زیبایی کمتر، و اخلاقیات بیشتر قطعا گره گشا خواهد بود."


فروشگاه بی نام - میلاد ضابطی


منبع: زیبایی های بیشتر، اخلاقیات کمتر - معماری آگاه (وبلاگ شخصی ضابطی)


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۱

بعضی کتاب ها عقیم اند. شاید حاصل نگاه خیلی علمی ما به معماری،  شاید از ترس نفی و رد شدن ایده ها و بلند پروازی هایمان از سوی دیگران، شاید ازین که بقیه ما را نقد کنند به خصوص اساتید دیگر ... که فلانی جوگیر شده! حرف هاش اصلن علمی نیستن! سر پیری و معرکه گیری! - ( ادامه ی مطلب)


نیارش - غلام حسین معماریان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۴۸

خوب نوبت میرسه به صحبت های دکتر مظاهریان! (نماینده ی دانشگاه تهران) به نظرم مهم ترین بحث و شاید دربدبینانه ترین حالت فقط واسه من بولد ترین مطلبی که توجه منو توی صحبتای ایشون جلب کرد بحث ارتباط دانشگاه با جامعه بود. خوب طبق عادت همیشگی دانشگاه تهرانی ها،  بحث از تشکیل دانشگاه تهران سال 1313 به امر رضاخان شروع شد (پانوشت اول) و این که این نهاد اصولا از همون اول هم یه نهاد جدا از جامعه و نیازهاش بود برعکس فلسفه ی شکل گیریش توی غرب یا مثلا در همون زمان مدارس سنتی ایرانی ها که درست "در راس جامعه قرار گرفته بودن" (پانوشت دوم)  امروز هم که حال و روز دانشگاه معلومه ! بدون توجه به نیاز های جامعه داره نیرو تربیت میکنه! به طور  مثال دکتر دو تا رشته رو ذکر کردن یکی طراحی داخلی بود که با وجود نیاز بالای جامعه و تقاضاش فقط چند تا دانشگاه انگشت شمار دارنش و بدتر ازون این که مثلا ما حتی یه دانشگاه که متخصص نورپردازی بیرون بده نداریم! و این در حالیه که خیلی از رشته هامون حالا اشباع شدن!

دکتر مظاهریان این وضعیت رو با تجربش توی کشوری که درس خونده وبد مقایسه کرد. جایی که 5-6 رشته ظرف یه عمر دانشجویی! (طول مدت تحصیل خود دکتر مظاهریان) تعطیل شده بودن و چند تا رشته ی جدید بنا به نیاز بازار کار تاسیس شده بودن!

 

میخوام این جا دو تا مطلب مرتبط رو از نگاه خودم اضافه کنم. اولی یه واقعیت تلخ توی مستند میراث آلبرتا (میتونید ازین جا دانلود کنین)  بود. یه جایی از قول رییس فکر میکنم دانشگاه کلمبیا میگه دانشگاه شریف بهترین دانشگاهی در جهان هست که دانشجوی برق توی کارشناسی تربیت میکنه!! خوب همون طور که میدونین تقریبا 90 درصد  به بالای بچه های برق شریف میرن خارج! و این یعنی ما به جای تربیت نیرو برای کشورمون آموزشمون جوریه که واسه جهان اولی ها نیرو تربیت میکنیم...

 

مستند آلبرتا


نکته ی دومی که می خواستم بهش اشاره کنم موضوعی بود که اخیرا توی نفحات نفت نظرمو جلب کرده و اون دانشگاه نفتیه! دانشگاه نفتی یعنی دانشگاهی که بدون توجه به جامعه و البته به حق! (چون بودجه اش رو نه از شرکت های صنعتی و نه از مالیات مردم میگیره بلکه فقط به یه منبع لایزال نفتی وابسته است!) این طوریه که دانشگاه هیچ نیازی به جامعه نداره یعنی اگه عنایت داشته باشین تا فردای قیامت هم هر چه قدر هم که جامعه تغییر کنه این می تونه هرچی خودش درست میدونه رو وجه همتش قرار بده! ازون طرف همین وضعیت به قول امیرخانی مدیر نفتی هم بار میاره! توی وضعیتی که مثلا خیلی از نیازها (مثل طراح داخلی یا ...) بی توجه می مونه توی یه جور حکم دولتی! جاهایی مثل دانشگاه تبریز ادعا میکنن میخوان قطب معماری اسلامی بشن! اونم نه معماری اسلامی به معنای درستش،  بلکه به میل و مفهومی که توی ذهن کسی که به دانشکده پول میده (یعنی مدیر دولتی که دستش توی نفته!).


پانوشت:

1- اشاره دکتر مظاهریان به بخشی از صحبت های خانم دکتر
2- بخشی از صحبت های دکتر بذر افکن

 

دانشگاه، صنعت، نفت




مطالب مرتبط دیگر دست-انداز:

تکه نگاری هایی از شب معمار - نگاه دانشگاه به جامعه (دکترمظاهریان)

تکه نگاری هایی  از شب معمار- یک فرصت تاریخی

تکه نگاری از سمینار مهندس نوحی- قسمت اول

تکه نگاری از سمینار مهندس نوحی + مشهدی میرزا!!!

معماری معاصر ایران، نفحات نفت و نقش مردم در تئوری معماری

هم چنین مطالب مرتبط با آموزش و همایش ها و نقد  و معماری ایرانی و معماری معاصر رو هم میتونید ببینید :)

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۱ ، ۰۸:۰۹


"معماری نومیدانه در جست و جوی نوعی بازسازی نظری است. و برای درک نیازهای "واقعیت جدید"

زمانه ی ما باید خود را روزامد کند.

هم چنین در جهان به اندازه ی کافی آثار مدرن و پست مدرن و جامع گرا وجود دارد که به ما اجازه ی استنتاج و فراهم آوردن معیارهای انتقادی را بدهد.

در حقیقت نیازی دوباره به جهت گیری سازنده و تداوم هم کاری میان تمامی عوامل مثبت- از میان آثار خلق شده - از سوی معمار و هم  چنین اتلیه های طراحی احساس می شود."

ص 16 بوطیقای معماری:آفرینش معماری  جلد یک، انتونیادس - ترجمه احمدرضا آی ، انتشارات سروش


فکر میکنم هنوز یه هفته نشده باشه که نفحات نفت امیرخانی روخوندم. کتاب کلا در مورد اثرات مخرب نفت در فرهنگ، سیاست و اقتصاد ایرانه و البته موضوع مهم تری به اسم مدیریت دولتی به پشتوانه ی پول نفت!

بعد چند فصل امیرخانی به این نتیجه میرسه که اصولا راه کار برون رفت از این اقتصاد مریض رو باید در خصوصی سازی و باز گذاشتن دست مردم در اقتصاد و ... جست و جو کرد...

البته این ها رو گفتم تا به این برسم که فکر میکنم فصل اخر باشه یه جایی در مورد اقتصاد اسلامی بحث میشه و این که این اقتصاد اسلامی از دل حوزه و بحث تئوریک و ... بیرون نمیاد.

مثال خیلی جالبی هم داره امیرخانی میگه همون طور که فصل مکاسب رساله های عملیه ی مراجع از دل کار اقتصادی مردم و مثلا بخش خمس و ... از بابت سوالایی که برای مردم پیش میومده شکل گرفته اقتصاد اسلامی هم باید از باز گذاشتن دست مردم در اقتصاد و رصد و تفسیر نمونه های موفق کار توی مملکت اسلامی شکل بگیره یعنی نمونه های غلط رو نقد کردن و بیرون کشیدن اصول درست از دل کارهای موفق.


حاصل سخنرانی


بوطیقا رو تازه شروع کردم داشتم فکر میکردم که کاری که غربی ها توی تفسیر تاریخشون میکنن میتونه الگوی خیلی خوبی واسه پیدا کردن راه معماری  معاصر ما باشه تقریبا سراغ ندارم دانشجوی کارشناسی معماری ای رو که نسبت به کارای معمارای ایرانی توی این چند دهه ی بعد قاجار اطلاعی داشته باشه. حالا چه برسه به این که این اثار وئ "تلاش  های جمعی همه ی ما ایرانی ها" رو برای رسیدن به معماری مطلوبمون رو خوب توی ذهنش دسته بندی شده و تفسیر شده داشته باشه! (پانوشت اول رو نگاه کنید)


جالب تر این جاست که چند وقت پیش صحبت های رهبر رو توی نشست آزادی گوش میدادم و نکته ی خیلی جالب این صحبت ها این جمله ش بود که میگفت مثلا وقتی ما به انقلاب فرانسه نگاه میکنیم تصورمون اینه که این حرکتای مردم و ... از اندیشه های فیلسوفا و نظریه پردازای اون عصر نشات گرفته در حالی که واقعیت برعکسه و این طور بوده که مردم جلو تر حرکت میکردن و این فیلسوفا و ... با رصد شعار ها خواسته ها و ... و بسط و تفکر و تفسیر این وقایع دست به صورت بندی (پانوشت دو) نظراتشون در مورد سیاست، فرهنگ و .... میزدن.

 

اما میرسیم به اصل موضوع میخواستم بگم که راه اینده ی معماری کشورمون با صرفا مباحث تئوریک و ... به جایی نمی رسه همون طور که توی اقتصاد اسلامی و ... به جایی نرسیده باید بشینیم و یه بار بدون پیش فرض های این تیپی که فلانی به چه جریانی وصله و ... و فلان معمار ارمنی بود یا بهایی! ببینیم این عقل جمعی ما ایرانی ها که از تک تک تلاش های فردی معمارامون توی این ور و اون ور کشور تشکیل میشه در مواجهه با روح زمانه ی جدید ایران زمین چی کرده؟ و کم کم راهمون رو از دلش بکشیم بیرون.

 

نکته ای که کمی نگران کننده است اینه که در حالی که نظریه پردازای غرب توی این راه با یه سیل عظیم از کارای (بخوانید تلاش های عملی) معماری این ور و اون ور عالم تغذیه میشن ما ایرانی ها حتی حال این رو نداریم که کارای کشورای فارسی زبان دیگه رو ببینم چه برسه به رصد کارای کشورای اسلامی و از اون بالاتر کارای خوب معمارای همون غرب!


کاراگاه - بازرس




پانوشت:


1- دو تا کتاب خوب رو واسه این قضیه توی دستور کارم دارم که فعلا فرصت نشده برم سراغشون یکی میراث معماری مدرن ایران ... ه که یه جورایی timeline ی و خطی تاریخ معماری ایران رو توی این چند دهه قبل انقلاب بررسی کرده (که کنار کارای بعد انقلاب کتاب معماری ایرانی بانی مسعود کامل میشه ) و دومی کتاب شرح جریان های فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر - نوشته ی سید محسن حبیبی هست که به تفسیر این تلاش های متعددو منفرد ما ایرانی ها دست زده و اون ها رو دسته بندی و تشریح کرده)


2- در مورد صورت بندی حتما مقاله ی زیر رو بخونین:

"نمایشگاه های معماری؛ صورتبندی گفتمان معماری" - دانلود مقاله

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۵۳