یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

تکه نگاری از سمینار مهندس نوحی- قسمت اول

يكشنبه, ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۳۴ ق.ظ

سلام دوستان همون طور که اطلاع دارین یه بخش وبلاگ رو اختصاص دادم به گشت و گذار ها  که شامل گزارش های کوتاهی از سمینارها، همایش ها، گاهی سخنرانی ها و گاها هم (نزدیک تر به معنای گشت و گذار) سفرهام ...


قبل هرچیز فکر میکنم باید این نکته رو در مورد همه ی پست های گزارش گونه ام بنویسم. گزارش ها صرفا نظرات سخنران جلسه نبوده و نیستند. اغلب اوقات بخشی از صحبت ها و نظرات اساتید یا سخنران ها و ... که این جا ازشون نام میبرم رو میارم و بعد نظرات خودم ور در موردشون میگم گاهی ممکنه صحبت هایی که نقل میکنم صرفا برداشت بنده ازون سخنرانی باشن و حتی شاید باید بگم گاهی هم ممکنه صحبت ها و گزارش صحبت های سخنران مراسم صرفا بهانه ای برای گفتن نظرات و حرف های خودم هست!!!  :) 

. هم چنین  اگه میخاین منظورم رو از تکه نگاری بدونین به مقدمه ی دو خطی این پست نگاهی بندازین :)

 

امروز 22 اردی بهشت حول و هوش ساعت 1.5 به همت بر و بچه های انجمن علمی مراسم سخنرانی و تقریبا پرسش و پاسخی با مهندس نوحی ترتیب داده شده بود. جلسه ی خوبی بود و همین جا باید بابت پیگیری ها و زحمات دوستان تو جشنواره حرکت تشکر کنم. - (ادامه ی مطلب)

 

معماری نظریه - مهندس نوحی - علم و صنعت 92

 

کلا جلسه حول و  هوش تاثیر متقابل معماری و جامعه، اقتصاد، سیاست و ... بود. (البته بیشتر بر تاثیر جامعه بر معماری تاکید میشد)که با سوالاتی که بچه ها توی جلسه مطرح میکردن یا نظرات و طرح موضاعاتشون مباحث دیگه ای هم مطرح شد ...

 

مهندس نوحی یه سری مطالب رو ابتدای جلسه در حد عنوان مطرح کردن:

 

  • معماری برخلاف سایر هنر ها اصلا نمیتونه در نبود شرایط خوب اقتصادی، سیاسی و ... به راه خودش ادامه بده در حالیکه اغلب هنرهای دیگه مثل نقاشی و شعر و ... حتی ممکنه در بدترین شرایط و خفقان آورترین شرایط بهتر هم ظهور کنن!
  • تک بناها نمیتوانند چهره ی معماری جامعه ی ما رو تغییر بدن! و باید قوانین، ngo ها، دانشجویان و معماران و ... دست به دست هم برایاصلاح قدم بردارن.
  • مقامی که امروز معمار در جامعه ی ایرانی داره اصلا مقام و شان و جایگاه خوبی نیست!
  • معماری امروز ایران مبتلا به دو تقلیده یا تقلید از بیرون (غرب و سبک های وارداتی) یا تقلید از دورن و خودمان (معماری گذشته مان هرچند با خلاقیتی هم همراه باشد)
  • از خوش مسلکی و خوش مرامی در تقلید از غرب به عنوان افت های تقلید
  • ازین که معماری یک هنر کاربردی نیست یک هنر مولد باید باشد.
  • نوع سفارش های کارفرماها روی معماری تاثیر گذاره
  • و ...

 

من از بین صحبت های استاد نوحی و دوستانم توی جلسه چند مطلب رو که برای خودم جذاب تر بود برداشتم و صادقانه :) ضمن این که نظرات خودم رو در مورد این موضوعات  میزنم فکر میکنم یه گزارشی هم از صحبت های دوستان و مطالبی که توی جلسه مطرح شد رو ارایه میدم! :)

 

معمار مولود و معمار مولد - ارایه ی دو تصویر

یکی از مباحثی که توی جلسه باز کردم و دوست داشتم ادامه پیدا کنه و چکش بخوره که البته متاسفانه خیلی زود هم بسته شد. مقایسه ی دو تصویر از  یک معمار بود:

توی اولین تصویر از معمار (یا متناسب با حال و هوای جلسه، دانشجوی معماری بعد 4 سال) تصویری بود که توی اون دانشجوی معماری به اعتبرا این که یک فرد از جامعه هست و با فرهنگ و سنن اون بزرگ شده و در شرایطی بهتر با مطالعه ی فرهنگ و سنت ها و غوطه ور شدن و غرق  شدن در فرهنگ و عرفان و ... اش با محیط عجین و یکی میشه و بعد دست به خلق اثر معماری میزنه یعنی چیزی که احتمالا در معماری سنتی و هنرهای سنتی داشتیم حتی اگر اون هنرمند نتونه در مورد مبانی و ... کارش برای شما صحبت کنه یا اصلا چیزی به طور غیر شهودی بدونه در موردش. در چنین حالتی هنرمند متاثر از جامعه ی اطراف خودش هست. گاهی حتی میشه ویژگی های اون جامعه رو در یه دوره ی خاص از روی مطالعه ی اون هنرمند بررسی کرد!

 

تصویر دوم اما وضعیتی هست که من بهش میگم وضعیت لوکوربوزیه ای!!! یه یاغی! یه منتقد یه مصلح اجتماعی و البته این جا یه معمار وقتی خودش رو مثل نگاه اثبات گراها :) از جامعه جدا میکنه از بیرون جامعه رو مطالعه میکنه و اون رو زیر و رو میکنه دست به اصلاح اون میزنه! در تصویر دوم یه بنای معماری شاید فهم عمومی پذیرفته شده در مورد یه مساله رو به چالش بکشه! سوالاتی مطرح کنه! و سایر اندیشمندای جامعه رو به تکاپو برای پاسخ دادن بندازه!

سعی دارم تا این تصویر رو باز تر کنم چون همون طور که توی جلسه تجربه کردم خیلی از دوستان دچار سوتفاهم میشن. شاید نزدیک ترین  مثال به بهانه ی این پست (استاد نوحی) طرح   " گسترش موزه لوور " هست که هم توی تاملات ازش اسم بردن و هم توی همین جلسه. طرحی که به سفارش کارفرما قرار بود " موزه رو رو به مردم باز کنه " خوب این بنا سوالات و ایده های جدیدی رو در دنیا مطرح کرد این که تعریف ما از موزه چی هست؟ ایا موزه به خاطر اشیا ی پرقیمت و ارزشمندش باید در حصار باشه؟ یا این که درست به همین دلیل در معرض و قلب جامعه و مردم قرار بگیره؟

مثال ها فراوانن و من بدنبال یه مثال که خیلی رک و روشن مساله رو مطرح کنه و جای سوتفاهم در منظورم باقی نمونه مدام میگردم :) (به امید آن روز :) هرچند کم کم دارم به این نتیجه میرسم شاید هیچ وقت نتونم بهش برسم ) توی یادداشت های شخصی ام توی دورانی که تاریخ معماری رو واسه کنکور میخوندیم دو تا بنا رو با همین خاصیت نام بردم: قصر شیشه ای (cristal palace)  که مفهوم روشنایی و گشودگی حداکثری، فضای یکپارچه و سیال و ... رو وارد معماری کرد (یه سری سوال و دریچه ی جدید در مقابل زبان پذیرفته شده ی معماری اون زمان گذاشت!) و البته بنای ژرژ پمپیدو که مفهوم فرهنگ رو مورد بازنگری قرار داد.

 

البته استاد نوحی یه جواب خیلی جالب دادن. این که ایا چنین کاری (نقد و اصلاح و خروش) وظیفه ی هر شهروند و عضوی از جامعه نیست؟ اصلا این خیلی بدیهی هست که هنرمند باید نسبت به چیزهای غلط جامعه ی خودش اعتراض کنه و ...  به نظر استاد نوحی یه معمار یه جامعه شناس یه منتقد یه یاغی یه مصلح اجتماعی نیست در هر جایگاهی قبل از هر چیز اون یه معمار هست یعنی باید خوب خط بکشه  (که البته این خوب خط کشیدن خودش شاید معمار رو مجبور به مطالعه ی جامعه و اعتراض و نقد و ... بکشونه - داخل پرانتزی ها از صحبت های استاد نیست! البته استاد میخاستن بحث رو باز کنن و این خوب خط کشیدن رو معنی کنن که بحث به جاهای دیگری کشیده شد بخش داخل پرانتز برداشت شخصی و نظر بنده هست)

 

اما موضوع دیگه ای هم این جا مطرحه! این که حالا اگر ما برای معمار یکی از این دو تصویر یا هر تصویر دیگه ای رو انتخاب کردیم. وظیفه ی دانشکده در آموزش و تربیت چنین معماری بعد 4 سال برای جامعه چه خواهد بود؟ و چه طور باید این وظیفه رو انجام بده؟

 

 

نظرات  (۱)

داداش یه ذره رسمی تر و مفهوم تر بنویس!
من که اونجا پیشت نشسته بودم نفهمیدم چی گفتی:)
دمت گرم دغدغه مند
پاسخ:
سلام مهدی جان چشم متاسفانه اخیرا یه کم نثرم بدتر شده :) چشم داداش

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">