یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یه استاد ازین به بعد کلیدی ام!» ثبت شده است

به نظرتون کدوم درست تره؟ دکتر ها اول مربی میشن، بعد استاد یار بعد دانشیار و در نهیات استاد؟ یا این که ادم ها اول دکتر میشن بعد استاد بعد معلم و اگه توفیق داشته باشن مربی؟ یادداشت کوتاه زیر ب نقد)این موضوع میپردازهادامه ی مطلب

کاریکاتور دانشجو


 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ آذر ۹۴ ، ۱۳:۴۹

به نام خدا و سلام

گفته بودم دور و برم چند نفری هستن ک واقعا زا صحبت کردن باهاشون لذت می برم این البته نه حسنه و نه عیب! شاید ب خاطر اینه ک من بیشتر شبیه اون ها فکر می کنم و زندگی می کنم ... شاید! - ادامه مطلب


دکتر غلامرضا اسلامی

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۰۲

دیروز یکی از بهترین روزای زندگیم بود فکر کنم یکی رو پیدا کردم که  برام زود تموم نشه و جز چیزایی که هر روز توی دانشکده بلغور میشن چیزای نویی برای گفتن داشته باشه ...

چن دقیقه ی اول نسبت بهش جبهه گرفته بودم شاید بخاطر چیزهایی که از بچه ها در موردش شنیده  بودم ... اما فکر کنم بیشتر بخاطر این بود که تا حالا هرکی واسم اول کار ازین دغدغه ها حرف زده بود همون یه ساعت اول تو ضرب از اب درومد

مینالید از معماری اسلامی ای به قول خودش که ختم میشد به چند تا گل و بته کاشی و ایوان و ... و توی گذشته مونده بود... برای همه ی کسایی که معماری اسلامی رو توی این چیزا دیدن و صورت مطلوبش رو در قالب یه معماری این طور میبینن متاسفم من این جا مردی رو دیدم که معماری مدرن رو به معنای نوزایی مداوم، معماری اسلامی میدونست و معماری ارگانیک رو به جهت هم نوایی ش با طبیعت و ...

من کسی رو دیدم که متعلق و (شاید خالق)  اینده ی معماری ایران بود و نه مدافع و حافظ گذشته ی اون!

قصه ی درازی داشتم باهاش منتها خیلی پراکنده بحث شد و اصلن تصویر کلی ای توی ذهنم نمونده قرار شد هر 2 شنبه برم سراغش! بقیه هر طور دوست  دارن بگن من دیروز اونی که 3 سال دنبالش بودم رو از روی لطف خدا پیدا کردم ... :)

حتما سر فرصت بیشتر ازش مینویسم و مدون تر منتها حالا باید این شوق و ذوقم رو به نحوی یه جا بیان میکردم ... تا بعد یاعلی

راستی الان یه همچی حسی دارم مثل این یارو فضانورد آمریکاییه :)

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۱ ، ۱۷:۳۱