وقتی اتوبوس کانت و دکارت چپ کرد! - در معرفی پدیدارشناسی مکان
وقتی اتوبوس اندیشه های کانت و دکارت چپ کرد!!
در معرفی کتاب "پدیدارشناسی مکان" تالیف پروین پرتوی
ماجرا از جایی شروع شد که توفیق اجباری سوار شدن بر اتوبوس های شرکت واحد چند وقتی آن هم حدودا روزی دوبار 8صبح و 3 بعدازظهر نصیبمان شد تا جایی که کم کم جزوی از این ناوگان شدیم!! و خلاصه از سر بی کاری تا مقصد تصمیم گرفتیم به جای نگاه کردن به در و دیوار شهر کتابی به دست بگیریم و بخوانیم بلکه خدا را هم خوش بیاید. البته همان طور که سوارشدن به این ناوگان عمومی توفیقی اجباری بود دیدن و خریدن کتاب "پدیدارشناسی مکان" هم از سر بی خردی و و خلاصه نوعی حس و حال روشنفکری در اعماق وجودمان بود هر چند که دست آخر همه ی بنیان های فکری این چند وقتمان را در هم کوبید. خلاصه این که بیاییم با تجهیز ناوگان اتوبوس رانی به کولر و ... آمار مطالعه دانشجویان را بالا ببریم!!
اما از این ها که بگذریم بر می گردیم به معرفی کتاب. کتاب را می توان به سه بخش کلی تقسیم کرد:
فصل اول بر پیشینه ی فلسفه و معرفی دیدگاه های مختلف درباره ی شناخت معطوف می شود فصل دوم کتاب به مطالعه ی پدیده ی مکان از منظر پدیدارشناسی (phenomenology) می پردازد و در فصل سه و چهار هم با روش های پدیدار شناسانه در مطالعه ی مقولات مرتبط با مکان آشنا می شویم به بیان دیگر:
اگر فصل اول کتاب را تلاش برای زمینه سازی و همراه کردن مخاطب و نوعی تثبیت و تفهیم بنیان های فکری پدیدارشناسی در نظر بگیریم در فصل دوم کتاب با نتایج حاصل از چنین نگاهی به مقوله ی مکان و به نوعی نتایج ناشی از پژوهش ها و مطالعات پدیدارشناسی مواجه خواهیم شد اما در فصل سوم کتاب ماجرا چیز دیگری است در این فصل کتاب صورتی روش شناسی به خود می گیرد با روش های جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در روش پدیدارشناسی، قابلیت تعمیم یافته ها، ملاک اعتبار تحقیق و البته کاستی ها و ضعف های این روش در مطالعه ی جهان آشنا می شویم.
از آن جایی که فکر می کنم معرفی بالا تا حد زیادی به مقدمه ی بسیاری از کتابهای معماری و ... شبیه شده تا معرفی کتابی خوب به دوستان و هم دانشکده ای هایم سعی کردم در ادامه بیشتر روی فصل اول در معرفی فلسفه ی پدیدارشناسانه در مقابل فلسفه ی دکارتی و ... بپردازم. تاریخ فلسفه را می توان به طور کلی و با اغماض به سه بخش تقسیم کرد : (البته قبل از هر چیز باید بگم این دسته بندی صرفا بابت روشن شدن مطلب به این صورت آمده خلاصه این که ما هیچ ادعایی در این وادی نداریم! بلکه صرفا چون این دسته بندی به خود من کمک کرد در این جا مطالب را سعی کردم در این قالب بریزم ضمن این که در جای جای کتاب هم به مقایسه ی دیدگاه دکارتی و پدیدارشناسانه پرداخته شده)
الف ) فلسفه ی پوزیتیویستی، دکارت، کانت، هیوم و ...
تقریبا مهم ترین تفاوت (در مقایسه با پدیدارشناسی) و وجه مشترک فیلسوفان بالا با هم (که باعث شد کنار هم بیایند) تمرکز بر دوگانه ای بسیار معروف به نام سوژه – ابژه است در این نگاه انسان به عنوان فاعلی شناسا و جدا از جهان پیرامون خودو البته با ذهن خویش به شناسایی مفعول که همان جهان است می پردازد.
"پرسش از نحوه ی ارتباط انسان با جهان بیرونی از زمان دکارت تا کنون پرسشی مهم و اساسی بوده است. پاسخ های ارایه شده به این پرسش تاکنون دست کم یک ویژگی مشترک داشته اند: فرض وجود انسان به منزله ی یک ناظر، نه مشارکت کننده در پهنه ی هستی.
دکارت هنگام تاملات فلسفی، خود را به این صورت توصیف می کند:" من هنگام جست و جو و کاوش ریشه های ارتباط های علّی در جلو آتش می نشینم و گلوله ای از موم را در دست می گیرم." هیوم می گوید:" من به بازی بیلیارد نگاه می کنم." کانت می گوید:" کشتی ای را که به سمت پایین رودخانه حرکت می کند، نظاره می کنم."
"همان گونه که ملاحظه می شود هیچ یک از این سه فیلسوف خود را در کسوت نقش آفرینی نمی بیند.!!" ص60و 61
همان طور که می بینید دکارت، هیوم و ... به جدایی ذهن و سوژه پایبندند جهان را مقوله ای خارج از وجودشان تصور کرده و حالا با ذهنی "رها" قرار است به مطالعه و شناخت جهان نایل آیند! از چنین دیدگاهی است که فضا، ساختاری 3 بعدی با طول و عرض و ارتفاع به خود می گیرد؛ مکان، مختصات هندسی نقطه ای نسبت به این دستگاه می شود و در سایه ی شناخت جهان در چنین ساختاری است که سعی در خلاصه کردن روابط پیچیده ی بین "چیز ها" در قالب روابط علّی و خطی داریم! یعنی مطالعه ی جهان تحت محیطی ایزوله از عوامل کیفی و انسانی یعنی رد مهم ترین وجه بشریت بشر! آن چه را نتوان به روش تجربی آزمود نفی یا حداقل از پرداختن به آن نهی می شود و در نهایت شاید از آن جایی که نمی توان چنین ایده آل هایی برای شناخت و مطالعه ی جهان به چنگ آورد امر حقیقی و حقیقت هر چیز، امری استعلایی قلمداد می شود بدان معنی که دست یافتن بدان ممکن نیست.
حاصل چنین نگاهی خلق فضاهایی تک بعدی (تنها بعد مادی) و تجریدگرایانه در معماری معاصر ماست.
ب) پدیدارشناسی
اما هیدگر و قبل از آن هوسرل به گونه ای دیگر می اندیشند.هیدگر برای رهایی از دوگانه ی سوژه و ابژه دست به تعریف "دازاین" می زند و انسان در این جهان را مطرح می کند.
"شخصیت های اصلی داستان هیدگر بیشتر از آن که صرفا نظاره گر باشند، نقش آفرین هستند. ... جهان در فلسفه ی سنتی بیشتر یک منظر تصویر گردیده ترکیبی از تعدادی تابلو یا نمایشنامه که در مقابل ما به نمایش گذاشته شده است. انسان ها در این جهان مشارکت یا سکونت نمی کنند بلکه فقط آن را تماشا می کنند و در تعاملات آن نقشی ندارند." ص 61
"ما در زندگی عادی هر چیزی را مفهوم سازی می کنیم در حالی که دیگر مفاهیم قبلی خود را به چیزی غیر از آنچه واقعا هست تبدیل می کنیم پدیدارشناسی می کوشد واقعیت را دوباره کشف کند." ص 69
در زیر برخی تفاوت های اساسی این دو نگرش را خلاصه کردم:
سخن آخر:
اما سخن آخر این که فکر می کنم هرچند تلاش کردم مطالب را تا جای ممکن باز کنم تا دوستان با محتوی کتاب بیشتر آشنایی پیدا کنند اما تصمیم گرفتم فقط به معرفی فصل اول کتاب بپردازم تا این سوال برای دوستان هم چنان به قوت خودش باقی بماند که روش رسیدن و کنکاش درراه پیدا کردن چنین کیفیت هایی چیست؟ و البته در مرتبه ای بالاتر چگونه در طراحی فضاها نقش آفرین است. دوست دارم تا لذت رسیدن به جواب این سوال حداقل با ورق زدن سرسری دوفصل پایانی کتاب نصیب دوستان شود. در فصل دوم با تاثیر چنین نگرش هایی در بناها و محیط های شهری و غیره آشنا خواهید شد و در فصل سه و چهار نیز با روش یافتن و تحقیق در اینباره.
و البته به عنوان حسن ختام:
در حالی که طراح و شهرساز خردگرا در پی آن است که وضوحی مطلق از معنی آشکار محیط را ایجاد نماید یا حتی موقعیتی بی طرفانه در خصوص خلق معنا به خود بگیرد، طراح و شهرساز پدیدارشناس در پی ایجاد محیطی است که به طور شاعرانه دارای ابهام (ambiguous) و واجد سطوح بی پایانی از معنی باشد. پدیدارشناسی مکان- پروین پرتوی – صفحه ی 163
مطالب مرتبط دیگر در وب:
اولین مواجهه ی من با این کتاب-سفر روستا یک!
دومین باری که به شدت علاقه مند به خواندنش شدیم :)
و در باره ی یکی از عوارض بالینی خواندن این کتاب!
مطالب مرتبط دیگر دست-انداز:
معرفی طراحان چگونه می اندیشند؟! - (برایان لاوسن)
معرفی کتاب تکه انگاری فرایندی در طراحی معماری - (دکتر ادیبی)
معرفی کتاب شهر درخت نیست - (کریستوفر الکساندر)
معرفی: تحقیق در معماری گذشته ی ایران - محمدکریم پیرنیا
معماری اسلامی یا معماری مسلمانان؟ (معرفی کتاب تاملات در هنر و معماری-مهندس نوحی)
بعضی کتاب ها عقیم اند! (نقدی بر کتاب نیارش دکتر معماریان)
یک معرفی نیم بند از سازه در معماری (سازه در معماری-دکتر گلابچی)
معرفی: چند کتاب خوب معماری به مناسبت نمایشگاه بین المللی کتاب
کنکور کارشناسی ارشد معماری – چند تجربه
هم چنین مطالب مرتبط با کتاب معماری، معرفی کتاب، فلسفه، هم میتونید ببینید :)