یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

چرند و سرند اندر احوالات پرند! - (چرندوسرنددو)

پنجشنبه, ۱۰ آذر ۱۳۹۰، ۰۹:۰۰ ب.ظ

(این طنز نوشته بعد از بازدید سال گذشته ما از شهر جدید پرند بود که به اتفاق دکتر عظمتی و در قالب درس ساختمان 2 انجام شد. قرار بود این طنز در نشریه ساباط (دفترفرهنگی دانشکده معماری علم و صنعت به چاپ برسه که قسمت نشد تصمیم گرفتم این جا بذارمش!)


چرند و سرند اندر احوالات پرند !

ای فرانک لوید رایت که اسمت را گذاشتی معمار ! یعنی که مثلا به روی زمین کسی بهتر از تو معماری نمی داند .اگر تو واقعا معماری ، پس چرا گفتی :«معمار بایستی پیامبر باشد ....» یه پیامبر با مفهوم واقعی کلمه اگر قادر نباشد حداقل ده سال جلوتر را ببیند نمی توان او را یک معمار نامید  و در معنای این خزعبلات دراز دراز کاغذ سیاه کردی .

از این حرف تو همچو در میاد که اگه معمار پیامبر نباشه باید دیگه بره از گرسنگی بمیره ! حالا فکر کردی معمار پیامبر نباشه پیزی می شه ، آسمان به زمین میاد ؟؟؟!!مردم بی خانمان می شن؟؟؟!

بارک الله  به عقل و فهم  تو !! بارک الله به فهم و کمال تو !!!

این همه معمار و مهندس مشاور هست هرکدومشون به قاعده ی کل رعایای مملکت تو آدم سیاه کردن ! حالا چیزی شده ؟!

حالا کسی جرات کرده بگه تو معمار نیستی ؟؟! نه که نه ! تازه عزیزترم شدن ! حالا به من حالی کن ببینم معمار حتما باید پیامبر باشه ؟!! اصلا مسلمانی حالیش نباشه خیالی هست ؟؟

این آخر بارت باشه از این دست چرندیات می نویسی ها!! دستت رسید ؛ به اون ویلیام موریس هم بگو روش رو کم کنه ! اونم مثل خودت آدمی شده ! شنیدم  گفته معماری عبارت است از مجموعه تغییرات و تبدیلات مثبتی که هماهنگ با احتیاجات بشر علم می شه و فقط صحراهای دست نخورده از اون مستثنی هستند .

ای بر پدرت لعنت !فکر کردی خیلی هنر کردی فکر کردی آپولو هوا کردی؟ مرد حسابی فکر کردی اخه این چه حرفی بوده زدی ؟! هی هی آفرین به این عقیده  آفرین به این عقل و هوش ! عزیز من گیرم از اوضاع معماری ما خبر نداشتی، از خودم  می پرسیدی ، می بردمت یه توک پا همین پرند خودمون ،گوش شیطان کر ! عمارت سه چهار طبقه  ای می دیدی هوش از سرت می پرید .شمایل مثل ماه  شاخ شمشاد که به آفتاب می گه تو نیا که من در بیام .آدم اینجا به بعضی ملاحظات در صنعت خدا حیران می مانه حالا بگو ببینم این جا هم معماری هست یا نه ؟

حکما می خوای مثل اون رفیقت هانس هولاین بگی که بله !!! همه معمارند و همه چیز معماری ! که بی ادبی میشه یه کم بده برا دو تا تون سرخاب پنبه ای و اسپند  با دو تا پشگل دود کنن !!! عجب زمانه ای شده خود من چند هفته پیش به اتفاق عظمه الاساتید دانشکده رفته بودیم آن جا چه معماری ؟ مرد حسابی اگه یه بنّا پیدا می کردیم که الان طرح یک مان را نعوذ باا.... نمی پرستیدیم!

هولاین جان از چانه زدن مفت چه در می آید ؟ به قول تهرانی ها پر گفتن به قرآن خوشه ،آدم که پر گفت از چشم و رو می افته ! بذار جام سفت بشه خودم از طرف دفتر دعوتتان می کنم بیاین اینجا یه سر تا پرند بریم و برگردیم

زیادت حرف نیست  باقیشم غم خودت کم !

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">