یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

۸۴ مطلب با موضوع «یادداشت های روزانه» ثبت شده است

به نام خدا

ازین که دوباره این جا رو راست و ریست کردم خوشجال نیستم شاید حتی ناراحتم ... آخه هنوز مشکلم رو با حضورم توی فضای مجازی حل نکردم :( اومدنم از سرناچاری بود یه کمی ... این که بدون این که بدونم و این قدر کم هزینه (حتی به قیمت یه سلام) دیگران منو ببینن ازارم می ده. هم این که فکر می کنم با حضورم (تازه اگه حضور باشه!) توی این جا و اون جای فضای مجازی وجودم تکه تکه شده. این جا توی فضای مجازی خیلی ها سعی دارن از خودشون هی شخصیت مجازی درست کنن! همه شون ازارم میدن دوست ندارم نقش بازی کنم حتی اگه نقش اجتماعی باشه! مثل معلم مثل شاگرد مثل هم اتاقی ... دوست دارم خودم باشم.

یه مدته تصمیم گرفتم گم بشم. هم انقدر کور بشم (و از دیگران دور) که بتونم گریه کنم. اون وقت بتونم انقدر گریه کنم که کور بشم ... تا خدا یوسفم رو بهم برگردونه ...

وَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَى عَلَى یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ - سوره یوسف

قایم موشک!
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۱۷:۴۸

امام زاده عبالله همدان طرح قدیم

امام زاده عبدالله همدان طرح جدید


پرده ی اول:


شب عید فطر بود که با خانواده رفته بودیم بیرون یه چرخی بزنیم با یکی از بستگان سر همین طرح جدید امام زاده بحث افتاد. همدانی ها بخصوص همدانی های هم سن و سال من خاطرات خیلی زیادی از فضای قبلی امام زاده عبدالله دارن طرح قبلی یه فضای بقعه مانند کوچیک وسط میدان بود و دور و بر این بقعه فضای سبز بزرگی بود که کلی خاطرات کودکی امثال من توی اون اتفاق افتاده بود یکی از معمول ترین اتفاقات توی فامیل نذری دادن توی فضای سبز دور و بر این بقعه بود درختای زیادی داشت و سایه دار بود به علاوه بدنه های خود بقعه هم تو رفتگی هایی داشت که مردم و خانواده ها توی سکوهای اطراف اون می نشستن و نذری میدادن بچه ها هم توی این فضای باز دور می چرخیدین و قص علی هذا ... ادامه مطلب

۸ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۲ ، ۱۰:۱۵

زیبایی های بیشتر، اخلاقیات کمتر!

 

عنوان یادداشتی از میلاد ضابطی از بچه های قدیمی علم و صنعت هست که اگر اشتباه نکنم الان در ایتالیا داره دکتری میخونه. فروشگاه بی نام رو چند وقت قبل در ساباط (سایت دفتر فرهنگی دانشکده معماری) و همین طور در قالب پستی در گوگل پلاس دفتر به نقد کشیدیم این یادداشت رو هم ضابطی اذر ماه 91 نوشته مطلب جالبی هست پیشنهاد میکنم با توجه به کوتاه بودنش حتما بخونید :)


دریافت یادداشت میلاد ضابطی


راستی یادم رفت ان شالله چند روز بعد نقدهای بچه های دفتر و یکی دو تا از بچه های دانشگاه فردوسی و ... رو هم در مورد این بنا میذارم. علاوه بر این ها دو تا نکته باعث شد این یادداشت رو تو دست-انداز معرفی کنم، یکی بخش هایی از یادداشت هست که به نقش معمار در جامعه می پردازه (موضوعی که در قالب دو تصویر با مهندس نوحی مطرح شده بود - این جا) و دومی  عنوان یادداشت بود که به قول خود نویسنده دگرگون شده ی عبارت less aesthics,more ethics عنوان دوره ی هفتم دوسالانه ی معماری ونیز بوده، نهایتا یادداشت هم این جمله به پایان میرسه:

 

"زیبایی کمتر، و اخلاقیات بیشتر قطعا گره گشا خواهد بود."


فروشگاه بی نام - میلاد ضابطی


منبع: زیبایی های بیشتر، اخلاقیات کمتر - معماری آگاه (وبلاگ شخصی ضابطی)


۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۱

 

کلمات و قدرتشون همیشه منو مجذوب خودشون کردن یکی ازین اخری هاش "امکان" هست!

اولین باری که به قدرت این واژه برای توضیح بضی کارای معماری پی بردم 6 خرداد (92) بود موقعی که داشتم هر چی عکس از کارای معماری رو که توی لب تابم توی این 4 سال سیو کرده بودم رو زیر و رو میکردم که ازشون توی اسکیس ارشد کمک بگیرم! :)

 

اون موقع این دو تا عکس برام جالب بود:


استخر


یه استخر روی سقف یه خونه که امکان دید و منظر خیلی جالبی رو در کنار این که به شما امکان بودن توی یه استخر اونم توی هوای ازاد رو میده! امکان تجربه ی یه اتفاق جدید! بشر غربی آزاده! و دوست داره هر چیزی رو تجربه کنه! و ازون بالاتر چیزهای عجیب و غریب جدیدی رو هم تجربه کنه! مثل این کار پایینی!



2


زندگی تهی از معنا، جهت دار نبودن زندگی و نبودن غایت و هدفی! مصرف گرایی و تولید بسیار زیاد و بیش از نیاز جوامع غربی کار رو به جایی رسوند که باید برای فروش بیشتر! و اغوای مصرف کننده رقابت می کردند! بنابراین تجربه های جدید و گاها عجیب و غریب و بعدا مازوخیستی و ... پیشنهادهایی شد تا مصرف کننده رو که حالا در گیر و دار زندگی ای بی معنا شده رو اغوا کنند!

 

امکان ارتباط نزدیکی با آزادی داره. آزادی ای که یکی از مقدس ترین مفاهیم برای تمدن غرب هست! امکان همون طور که بالا گفتم ارتباط نزدیکی هم با مصرف گرایی و اقتصاد غرب هم داره.

 

آیا بشر امکان هانجام هر کاری رو داره؟ آیا بشر قدرت این رو داره که بر طبیعت غلبه کنه و از زیر محدودیت هاش خارج بشه و هر کاری دوست داشت در نهایت ازادی تجربه کنه؟

 

این ها سوالاتی هست که تمدن غربی رو تقریبا از قرن 18 م درگیر خودش کرده برای این که از ریشه های فلسفی این ماجرا مطلع شین میتونین به مقاله ی دوم کتاب بت های ذهنی و خاطره ی ازلی - داریوش شایگان نگاهی بندازین خلاصه ای از تحولات چند قرن اخیر و این که چه طور فلسفه غرب به این جا رسیده رو توضیح میده.


۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۲۶
یه شاخصی رو میخام ازین به بعد تو وبلاگ بذارم!!! ... شاخص نسبت تعداد نظرات به تعداد پست ها! به نظرم خیلی چیزا رو میتونه نشون بده ... مثلا این که چند نفر واقعا مطلب رو میخونن؟ چند نفر نظری به ذهنشون میرسه که بخان بنویسن؟ و مهم تر از همه وبلاگم یه گفت و گوی یه طرفست یا دو طرفه؟ ینی این که ایا دست- انداز واسه خودمم واقعا مفیده یا نه؟ ینی منم از نقد و مخالفت و نظرات و حرف های دیگران بهره مند میشم یا نه؟ منم رشد میکنم یا نه؟


راستش نمیخام بگم خوندن دست-انداز باعث رشد ادما میشه! که اصلا از اول هم نیتم این نبود ... نیتم این بود مسایلی که واسه خودم "دست-انداز" و چالش انگیز بود رو مطرح کنم تا بچه ها کمکم کنن... نظراتشونو بگن و جواب سوالامو پیدا کنم! حتی ادرس وبلاگ رو عوض کردم و بدون اسم منتشرش کردم تا بقیه راحت تر نظر بدن!

 اما ...



پی نوشت: متن نظرات رو بدلایلی حذف کردم ... دوست داشتم همون طور که تو یه ماه چهار، پنج تا مطلب میذارم حداقل تیه نفر! نظرشو میگفت!


نظرات - پست ها
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۱۹:۲۵

زندگی مسابقه نیست!

 نقدی بر صحبت های دکتر افشار نادری در برنامه ی نقش مسابقات در پیشبرد معماری

 

سلام دوستان مطلب رو این جا منتشر کردم و هم در وبلاگ :) منتظر نظرات سازنده دوستان


حول و حوش 19 دی ماه سال گذشته بود که برنامه ای رو مجله ی همشهری معماری تدارک دیده بود موضوع خیلی جذابی داشت و برعکس خیلی از همایش ها و سمینار های عقیم دیگر به نظر میرسید که بوی دادخواهی و تغییر و تحول می داد. مراسم با سخنرانی کاملا اتفاقی و برنامه ریزی نشده ی دکتر  کامران افشار نادری شروع شد در واقع به خاطر حضور اتفاقی ایشان در مراسم قرار شد مطلبی را هم ایشان به عنوان مقدمه در مورد موضوع سمینار طی 5-6 دقیقه ارائه بدن. ادامه ی مطلب


نقش مسابقات در پیشبرد معماری - همشهری معماری

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۳۴

طراحی از کجا شروع می شود؟


خاطرم هست یکی دو روز پیش و در حاشیه ی یکی از برنامه های انجمن بحثی پیش کشیده شد سر این که طراحی معماری یا فرایند طراحی معماری رو باید از کجا شروع کرد؟  خوب حرف ها متفاوت بود شاید تعدیل شده ترین صحبت ها حول و حوش این میگشت که برای هر موضوعی باید از یه جای خاص شروع کرد مثلا المان رو باید به خاطر خاصیت فرمی بودن از فرم یا کانسپت (استعاره و مفهوم) شروع کرد یا بیمارستان و ... رو از پلان و قص علی هذا ...

(ادامه ی مطلب)


 مشهدی میرزا - circumstances - انجمن علمی معماری علم و صنعت

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۴:۰۵

بعضی کتاب ها عقیم اند. شاید حاصل نگاه خیلی علمی ما به معماری،  شاید از ترس نفی و رد شدن ایده ها و بلند پروازی هایمان از سوی دیگران، شاید ازین که بقیه ما را نقد کنند به خصوص اساتید دیگر ... که فلانی جوگیر شده! حرف هاش اصلن علمی نیستن! سر پیری و معرکه گیری! - ( ادامه ی مطلب)


نیارش - غلام حسین معماریان

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۳:۴۸

سلام :(

این سال 91 که گذشت هم بهترین خاطرات رو داشت هم بدترین اتفاقات زندگیم رو هم بیشترین نزدیکی به خدا رو روزهایی تجربه کردم هم بدترین دوری هام رو :( واسه همین سیاه و سفید شدم contrast این یه سال بدجوری بالا بود ...

کلا هم نمیدونم آخر و عاقبتم چی میشه واسه همین brightness شم کمه! دعا کنین عاقبت به خیر شیم ...


زندگی من این روزها

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۲:۴۸

معماری به مثابه ی پژوهش یادداشت دومم برای سایت یانون دیزاین هست دوستان بنابه صلاح دید هم این جا یا اون جا :) میتونن نظرشونو بگن ...

لینک مطلب در یانون: معماری به مثابه پژوهش


واسه معرفی یادداشتم کامنت صادق لطفی زاده رو میذارم:

این مسئله من رو یاد نسبت مسابقات اتومبیل رانی فرمول یک انداخت با صنعت خودرو سازی!
فرمول یک به ظاهر یه مسابقه الکیه..اما در واقع یه مکان انتزاعی و ایزوله هست برای پیشرفت تکنولوژی در صنعت اتومبیل رانی خیلی از چیزایی که ما امروز تو خودرو هامون داریم مثل ترمز ای بی اس و بدنه های فیبر کربنی و غیره، میراث همین مسابقات هستند هر چند هیچ ماشین فرمول یکی تو جاده های عادی حرکت نمیکه اما روح حرکت و بهتر شدن رو به ماشینای دیگه میدمه - (ادامه ی مطلب)

معماری به مثابه پژوهش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۴۳