یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فلسفه» ثبت شده است

به نام خدا

 

آیا مفاهیمی چون عدالت، زیبایی، هنر و ... معنایی پیشینی دارند؟ یا این که هر بار با هر مصداق تعاریف آن ها توسعه می یابد؟ آیا همین که میدانیم یک چیز مصداقی (هرچند جدید و غریب) برای فلان مفهوم است دلالت بر پیشینی بودن آن مفاهیم نمیکند؟

آیا همه ی معنای کلمه ها به آنچه در لغت نامه ها گرد آمده خلاصه می شود؟ یا با هر کاربرد تازه از واژه ها د جملات معانی آن ها توسعه می یابد؟ اصلا مگر نه این که برای نوشتن معنای کلمات در لغت نامه ها شروع به جمع آوری جملات و کاربرد های مختلف آن کلمه می کنند؟ (نگاه کنیم به شعرها، جملات ادیبانه، ضرب المثل هایی که مثلا مرحوم دهخدا برای توضیح معانی واژه ها آورده اند.) - ادامه ی مطلب


خوشنویسی سیاه مشق

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۲:۳۵

این یادداشت بسط یادداشت قبلی در همین وبلاگ با عنوان "یه خلاقیت چینی، یه خلاقیت هالیوودی!" است با شرح و توضیح و ارایه ی برخی منابع ک در یانون دیزاین منتشر شد.

 اثر مهدی و هادی خدادادی (؟)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۰۸

فکر کنم حالا تقریبا دو، سه سالی هست که از عکس می ترسم! یاددشات زیر برخی تصورات درست و غلط من از عکس است! تصوارتی که حاصل یکی دو سال درگیری و غرق شدن در تصویر بود. حالا فکر میکنم وقتش رسیده یک بار همه ی دلایل خودم برای تحریم دو سه ساله ی عکس را این جا بنویسم! - ادامه مطلب


۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۷

متن زیر یادداشتی هست در باره ی شکل تکنولوژی و اگه جدی تر و آکادمیک تر بخایم کلید واژه بدیم موضوع پوشیدگی در تکنولوژی، تولید و توزیع دانش در سیستم های تکنولوژیک و سهولت مصرف در مصنوعات جدید بشر. این جا به بهانه ی بحثی که حین کرکسیون سر کلاس طرح دو شکل گرفت قراره یه سری سوال و دغدغه هام رو درباره ی این موضوعات پیش بکشم. - ادامه مطلب

 

فیل مکانیکی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۸

 

کلمات و قدرتشون همیشه منو مجذوب خودشون کردن یکی ازین اخری هاش "امکان" هست!

اولین باری که به قدرت این واژه برای توضیح بضی کارای معماری پی بردم 6 خرداد (92) بود موقعی که داشتم هر چی عکس از کارای معماری رو که توی لب تابم توی این 4 سال سیو کرده بودم رو زیر و رو میکردم که ازشون توی اسکیس ارشد کمک بگیرم! :)

 

اون موقع این دو تا عکس برام جالب بود:


استخر


یه استخر روی سقف یه خونه که امکان دید و منظر خیلی جالبی رو در کنار این که به شما امکان بودن توی یه استخر اونم توی هوای ازاد رو میده! امکان تجربه ی یه اتفاق جدید! بشر غربی آزاده! و دوست داره هر چیزی رو تجربه کنه! و ازون بالاتر چیزهای عجیب و غریب جدیدی رو هم تجربه کنه! مثل این کار پایینی!



2


زندگی تهی از معنا، جهت دار نبودن زندگی و نبودن غایت و هدفی! مصرف گرایی و تولید بسیار زیاد و بیش از نیاز جوامع غربی کار رو به جایی رسوند که باید برای فروش بیشتر! و اغوای مصرف کننده رقابت می کردند! بنابراین تجربه های جدید و گاها عجیب و غریب و بعدا مازوخیستی و ... پیشنهادهایی شد تا مصرف کننده رو که حالا در گیر و دار زندگی ای بی معنا شده رو اغوا کنند!

 

امکان ارتباط نزدیکی با آزادی داره. آزادی ای که یکی از مقدس ترین مفاهیم برای تمدن غرب هست! امکان همون طور که بالا گفتم ارتباط نزدیکی هم با مصرف گرایی و اقتصاد غرب هم داره.

 

آیا بشر امکان هانجام هر کاری رو داره؟ آیا بشر قدرت این رو داره که بر طبیعت غلبه کنه و از زیر محدودیت هاش خارج بشه و هر کاری دوست داشت در نهایت ازادی تجربه کنه؟

 

این ها سوالاتی هست که تمدن غربی رو تقریبا از قرن 18 م درگیر خودش کرده برای این که از ریشه های فلسفی این ماجرا مطلع شین میتونین به مقاله ی دوم کتاب بت های ذهنی و خاطره ی ازلی - داریوش شایگان نگاهی بندازین خلاصه ای از تحولات چند قرن اخیر و این که چه طور فلسفه غرب به این جا رسیده رو توضیح میده.


۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۸:۲۶

به نام خدای دوباره های ادمی

امروز دو شنبه 8  ابان ماه 91

تصمیم گرفتم دوباره بنویسم شاید باز بخاطر انباشتی از افکار که اذیتم میکردند-  در این یکی دو ماه اتفاقات خیلی بدی برام افتاد مهم نیست حالا میخام دوباره شروع کنم

 

دوگانه ای دیگر به نام واقعیت حقیقت

راستش درسته که این دو تا کلمه رو از اولین بار به شوخی و سر خنده و این که بحثی راه انداخته باشیم استفاده کردم اما روز به روز به محتوی این ها توی ذهنم سنگینی بیشتری انباشته شد تا جایی که الان فکر کردم باید بنویسمش

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۱ ، ۰۴:۵۵

مکه مکرمه

بررسی ارتباط های فضایی موید آن است که خود بدن با ابعادش از بالا-پایین ، قبل-بعد و راست-چپ از یک سیستم روان تنی هماهنگ کننده است. هم چنین این جهات به پدیده های طبیعی مثل قوه جاذبه و جهات اصلی مربوطند و لذا کاراکترهای گوناگونی را نشان می دهند: جهت عمودی، صعود و نزول را نشان می دهد و از زمان های دور به عنوان بعد مقدس فضا، مورد توجه بوده است.

جهت عمودی مسیر را به سمت واقعیت نشان می دهد که بالاتر  یا پایین تر از زندگی روزانه است.  اگر عمودیت، جنبه های فراواقعیتی دارد، جهات افقی نشان دهنده ی جهان واقعی است.

بنابراین ساده ترین مدل فضایی وجود بشر ، یک سطح افقی است که در وسط آن به وسیله ی محور عمودی شکافته شده است. در روی سطح انسان ها مسیرهایی را ایجاد می کنند که به فضای وجودی او، ساختاری خاص تر می بخشد . برخی اوقات، مسیرها به اهداف شناخته شده ای رهنمون می شوند که به تدریج در یک فاصله ناشناخته، محو می شود. در همه ی موارد، مسیر خاصیت اصلی وجود بشری را نشان می دهد و از نمادهای بزرگ اصلی است.
...
بشر اولیه از طریق ساختار بخشی به حوزه ها به وسیله ی جهات طبیعی، پایگاه وجودی اش را به دست آورد. پس از این مرحله او دیگر احساس گمشدگی در محیط را نمی کرد
کریستین نوربرگ شولتز - معنا در معماری غرب -ص 431
 
بدین ترتیب هر مکان دارای معنایی برای دازاین (انسان اینجا) حکم یک مرکز را پیدا می کند؛ مرکزی که از آنجا با نظام هستی مرتبط می شود  و آنچه را در تقابل با جهان ناشناخته و ترسناک اطراف او قراردارد در می یابد .
پروین پرتوی - پدیدار شناسی مکان -  ص 147

------------------------------------------------------------------------------------------------------
بنابراین مکه در دحو الارض حائز سه خصوصیت خاص می شه :
 
1- جهت عمودی (حقیقت=فراواقعیت) عنایت الهی به زمین و آفرینش اون هست. مسیری از این جهان به جهان دیگر و رسیدن از واقعیت به حقیقت

2-مسیر افقی (واقعی) همه ی مسلمون ها به سمت کعبه و تقدس یافتن این مسیر و متوجه بودن به آن

3-مرکز ، مکانی دارای معنا - جایی که قرار هست انسان ها از آن جا حرکت کنند و به شناخت جهان ناشناخته بروند. درست مثل وقتی از خانه هر صبح بیرون میزنیم و شب هنگام بعد گردش در جهان ناشناخته ها به آن برمی گردیم.
جالبه که ما در شروع، وسط و پایان روز باید به سمت کعبه (مرکز) نماز بخونیم و بعد دوباره به سیر در افاق بریم.

ادابی برای این روز اومده که بهتره صوتی از این لینک بشنوید:
http://www.makhazen.ir/javedan/seda/dahvolarz/dahvolarz.mp3

برای آشنایی با پدیدارشناسی:
http://dast-andaz.blog.ir/1390/09/22/phenomenology
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۱ ، ۱۵:۱۲

وقتی اتوبوس اندیشه های کانت و دکارت چپ کرد!!

در معرفی کتاب "پدیدارشناسی مکان"  تالیف پروین پرتوی

 

ماجرا از جایی شروع شد که توفیق اجباری سوار شدن بر اتوبوس های شرکت واحد چند وقتی آن هم حدودا روزی دوبار 8صبح و 3 بعدازظهر نصیبمان شد تا جایی که کم کم  جزوی از این ناوگان شدیم!! و خلاصه از سر بی کاری تا مقصد تصمیم گرفتیم به جای نگاه کردن به در و دیوار شهر کتابی به دست بگیریم و بخوانیم بلکه خدا را هم خوش بیاید. البته همان طور که سوارشدن به این ناوگان عمومی توفیقی اجباری بود دیدن و خریدن کتاب "پدیدارشناسی مکان" هم از سر بی خردی و و خلاصه نوعی حس و حال روشنفکری در اعماق وجودمان بود هر چند که دست آخر همه ی بنیان های فکری این چند وقتمان را در هم کوبید. خلاصه این که بیاییم با تجهیز ناوگان اتوبوس رانی به کولر و ... آمار مطالعه دانشجویان را بالا ببریم!!


پدیدارشناسی مکان - پروین پرتوی

اما از این ها که بگذریم بر می گردیم به معرفی کتاب. کتاب را می توان به سه بخش کلی تقسیم کرد:

فصل اول بر پیشینه ی فلسفه و معرفی دیدگاه های مختلف درباره ی شناخت معطوف می شود فصل دوم کتاب به مطالعه ی پدیده ی  مکان از منظر پدیدارشناسی (phenomenology) می پردازد و در فصل سه و چهار هم با روش های پدیدار شناسانه در مطالعه ی مقولات مرتبط با مکان آشنا می شویم به بیان دیگر:

اگر فصل اول کتاب را تلاش برای زمینه سازی و همراه کردن مخاطب و نوعی تثبیت و تفهیم بنیان های فکری پدیدارشناسی در نظر بگیریم  در فصل دوم کتاب با نتایج حاصل از چنین نگاهی به مقوله ی مکان و به نوعی نتایج ناشی از پژوهش ها و مطالعات پدیدارشناسی مواجه خواهیم شد اما در فصل سوم کتاب ماجرا چیز دیگری است در این فصل کتاب صورتی روش شناسی به خود می گیرد با روش های جمع آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات در روش پدیدارشناسی، قابلیت تعمیم یافته ها، ملاک اعتبار تحقیق و البته کاستی ها و ضعف های این روش در مطالعه ی جهان آشنا می شویم.

 

از آن جایی که فکر می کنم معرفی بالا تا حد زیادی به مقدمه ی بسیاری از کتابهای معماری و ... شبیه شده تا معرفی کتابی خوب به دوستان و هم دانشکده ای هایم سعی کردم در ادامه بیشتر روی فصل اول در معرفی فلسفه ی پدیدارشناسانه در مقابل فلسفه  ی دکارتی و ... بپردازم. تاریخ فلسفه را می توان به طور کلی و با اغماض به سه بخش تقسیم کرد :  (البته قبل از هر چیز باید بگم این دسته بندی صرفا بابت روشن شدن مطلب به این صورت آمده خلاصه این که ما هیچ ادعایی در این وادی نداریم! بلکه صرفا چون این دسته بندی به خود من کمک کرد در این جا مطالب را سعی کردم در این قالب بریزم ضمن این که در جای جای کتاب هم به مقایسه ی دیدگاه دکارتی و پدیدارشناسانه پرداخته شده)

پدیدارشناسی مکان - پروین پرتوی

الف ) فلسفه ی پوزیتیویستی، دکارت، کانت، هیوم و ...

 

تقریبا مهم ترین تفاوت (در مقایسه با پدیدارشناسی) و وجه مشترک فیلسوفان بالا با هم (که باعث شد کنار هم بیایند) تمرکز بر دوگانه ای بسیار معروف به نام سوژه ابژه است در این نگاه انسان به عنوان فاعلی شناسا و جدا از جهان پیرامون خودو البته با ذهن خویش به شناسایی مفعول که همان جهان است می پردازد.

 

"پرسش از نحوه ی ارتباط انسان با جهان بیرونی از زمان دکارت تا کنون پرسشی مهم و اساسی بوده است. پاسخ های ارایه شده به این پرسش تاکنون دست کم یک ویژگی مشترک داشته اند: فرض وجود انسان به منزله ی یک ناظر، نه مشارکت کننده در پهنه ی هستی.

دکارت هنگام تاملات فلسفی، خود را به این صورت توصیف می کند:" من هنگام جست و جو و کاوش ریشه های ارتباط های علّی در جلو آتش می نشینم و گلوله ای از موم را در دست می گیرم." هیوم می گوید:" من به بازی بیلیارد نگاه می کنم." کانت می گوید:" کشتی ای را که به سمت پایین رودخانه حرکت می کند، نظاره می کنم."

"همان گونه که ملاحظه می شود هیچ یک از این سه فیلسوف خود را در کسوت نقش آفرینی نمی بیند.!!" ص60و 61

 

همان طور که می بینید دکارت، هیوم و ... به جدایی ذهن و سوژه پایبندند جهان را مقوله ای خارج از وجودشان تصور کرده و حالا با ذهنی "رها"  قرار است به مطالعه و شناخت جهان نایل آیند! از چنین دیدگاهی است که فضا، ساختاری 3 بعدی با طول و عرض و ارتفاع به خود می گیرد؛ مکان، مختصات هندسی نقطه ای نسبت به این دستگاه می شود و در سایه ی  شناخت جهان در چنین ساختاری است که سعی در خلاصه کردن روابط پیچیده ی بین "چیز ها" در قالب روابط علّی و خطی داریم! یعنی مطالعه ی جهان تحت محیطی ایزوله از عوامل کیفی و انسانی یعنی رد مهم ترین وجه بشریت بشر! آن چه را نتوان به روش تجربی آزمود نفی یا حداقل از پرداختن به آن نهی می شود و در نهایت شاید از آن جایی که نمی توان چنین ایده آل هایی برای شناخت و مطالعه  ی جهان به چنگ آورد امر حقیقی و حقیقت هر چیز، امری استعلایی قلمداد می شود بدان معنی که دست یافتن بدان ممکن نیست.

حاصل چنین نگاهی خلق فضاهایی تک بعدی (تنها بعد مادی) و تجریدگرایانه در معماری معاصر ماست.

 

ب) پدیدارشناسی

 

اما هیدگر و قبل از آن هوسرل به گونه ای دیگر می اندیشند.هیدگر برای رهایی از دوگانه ی سوژه و ابژه دست به تعریف "دازاین" می زند و انسان در این جهان را مطرح می کند.

 

"شخصیت های اصلی داستان هیدگر بیشتر از آن که صرفا نظاره گر باشند، نقش آفرین هستند. ... جهان در فلسفه ی سنتی بیشتر یک منظر تصویر گردیده ترکیبی از تعدادی تابلو یا نمایشنامه که در مقابل ما به نمایش گذاشته شده است. انسان ها در این جهان مشارکت یا سکونت نمی کنند بلکه فقط آن را تماشا می کنند و در تعاملات آن نقشی ندارند." ص 61

 

"ما در زندگی عادی هر چیزی را مفهوم سازی می کنیم در حالی که دیگر مفاهیم قبلی خود را به چیزی غیر از آنچه واقعا هست تبدیل می کنیم پدیدارشناسی می کوشد واقعیت را دوباره کشف کند." ص 69

 

در زیر برخی تفاوت های اساسی این دو نگرش را خلاصه کردم:

 

پدیدارشناسی مکان - پروین پرتوی

پدیدارشناسی مکان - پروین پرتوی

سخن آخر:

 

اما سخن آخر این که فکر می کنم هرچند تلاش کردم مطالب را تا جای ممکن باز کنم تا دوستان با محتوی کتاب بیشتر آشنایی پیدا کنند اما تصمیم گرفتم فقط به معرفی فصل اول کتاب بپردازم تا این سوال برای دوستان هم چنان به قوت خودش باقی بماند که روش رسیدن و کنکاش درراه پیدا کردن چنین کیفیت هایی چیست؟ و البته در مرتبه ای بالاتر چگونه در طراحی فضاها نقش آفرین است. دوست دارم تا لذت رسیدن به جواب این سوال حداقل با ورق زدن سرسری دوفصل پایانی کتاب نصیب دوستان شود. در فصل دوم با تاثیر چنین نگرش هایی در بناها و محیط های شهری و غیره آشنا خواهید شد و در فصل سه و چهار نیز با روش یافتن و تحقیق در اینباره.

 

و البته به عنوان حسن ختام:

در حالی که طراح و شهرساز خردگرا در پی آن است که وضوحی مطلق از معنی آشکار محیط را ایجاد نماید یا حتی موقعیتی بی طرفانه در خصوص خلق معنا به خود بگیرد، طراح و شهرساز پدیدارشناس در پی ایجاد محیطی است که به طور شاعرانه دارای ابهام (ambiguous) و واجد سطوح بی پایانی از معنی باشد پدیدارشناسی مکان- پروین پرتوی  صفحه ی 163

 



مطالب مرتبط دیگر در وب:

معرفی کتاب از نگاهی دیگر!

اولین مواجهه ی من با این کتاب-سفر روستا یک! 

دومین باری که به شدت علاقه مند به خواندنش شدیم :)

و در باره ی یکی از عوارض بالینی خواندن این کتاب!


مطالب مرتبط دیگر دست-انداز:

معرفی طراحان چگونه می اندیشند؟! - (برایان لاوسن)

معرفی کتاب تکه انگاری فرایندی در طراحی معماری - (دکتر ادیبی)

معرفی کتاب شهر درخت نیست - (کریستوفر الکساندر)

 

معرفی: تحقیق در معماری گذشته ی ایران - محمدکریم پیرنیا

 معماری اسلامی یا معماری مسلمانان؟ (معرفی کتاب تاملات در هنر و معماری-مهندس نوحی)

بعضی کتاب ها عقیم اند! (نقدی بر کتاب نیارش دکتر معماریان)

 یک معرفی نیم بند از سازه در معماری (سازه در معماری-دکتر گلابچی)


معرفی: چند کتاب خوب معماری به مناسبت نمایشگاه بین المللی کتاب

کنکور کارشناسی ارشد معماری – چند تجربه

 

هم چنین مطالب مرتبط با  کتاب معماری، معرفی کتاب،  فلسفه،  هم میتونید ببینید :)


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۰ ، ۱۱:۲۶