امکان
کلمات و قدرتشون همیشه منو مجذوب خودشون کردن یکی ازین اخری هاش "امکان" هست!
اولین باری که به قدرت این واژه برای توضیح بضی کارای معماری پی بردم 6 خرداد (92) بود موقعی که داشتم هر چی عکس از کارای معماری رو که توی لب تابم توی این 4 سال سیو کرده بودم رو زیر و رو میکردم که ازشون توی اسکیس ارشد کمک بگیرم! :)
اون موقع این دو تا عکس برام جالب بود:
یه استخر روی سقف یه خونه که امکان دید و منظر خیلی جالبی رو در کنار این که به شما امکان بودن توی یه استخر اونم توی هوای ازاد رو میده! امکان تجربه ی یه اتفاق جدید! بشر غربی آزاده! و دوست داره هر چیزی رو تجربه کنه! و ازون بالاتر چیزهای عجیب و غریب جدیدی رو هم تجربه کنه! مثل این کار پایینی!
زندگی تهی از معنا، جهت دار نبودن زندگی و نبودن غایت و هدفی! مصرف گرایی و تولید بسیار زیاد و بیش از نیاز جوامع غربی کار رو به جایی رسوند که باید برای فروش بیشتر! و اغوای مصرف کننده رقابت می کردند! بنابراین تجربه های جدید و گاها عجیب و غریب و بعدا مازوخیستی و ... پیشنهادهایی شد تا مصرف کننده رو که حالا در گیر و دار زندگی ای بی معنا شده رو اغوا کنند!
امکان ارتباط نزدیکی با آزادی داره. آزادی ای که یکی از مقدس ترین مفاهیم برای تمدن غرب هست! امکان همون طور که بالا گفتم ارتباط نزدیکی هم با مصرف گرایی و اقتصاد غرب هم داره.
آیا بشر امکان هانجام هر کاری رو داره؟ آیا بشر قدرت این رو داره که بر طبیعت غلبه کنه و از زیر محدودیت هاش خارج بشه و هر کاری دوست داشت در نهایت ازادی تجربه کنه؟
این ها سوالاتی هست که تمدن غربی رو تقریبا از قرن 18 م درگیر خودش کرده برای این که از ریشه های فلسفی این ماجرا مطلع شین میتونین به مقاله ی دوم کتاب بت های ذهنی و خاطره ی ازلی - داریوش شایگان نگاهی بندازین خلاصه ای از تحولات چند قرن اخیر و این که چه طور فلسفه غرب به این جا رسیده رو توضیح میده.