بعضی کتاب ها عقیم اند!
بعضی کتاب ها عقیم اند. شاید حاصل نگاه خیلی علمی ما به معماری، شاید از ترس نفی و رد شدن ایده ها و بلند پروازی هایمان از سوی دیگران، شاید ازین که بقیه ما را نقد کنند به خصوص اساتید دیگر ... که فلانی جوگیر شده! حرف هاش اصلن علمی نیستن! سر پیری و معرکه گیری! - ( ادامه ی مطلب)
شاید به این دلیل که به ما در دوره های دانشگاهی از همان اول یاد میدهند چه طور همدیگر را به سخره بکشیم روحیه ی فردی داشته باشیم و به جای تمرکز کردن و بهانه کردن نقاط مثبت کارهای دوستانمان، هر نقطه ضعفی را چه طور نقدکنیم. این را درست از اولین کرکسیون های سر کلاس مقدمات یک به ما یاد داده اند! از همان وقتی که اساتید آرمانی مان میشوند آن ها که برگه های کروکی و اسکیس را پاره میکنند! به خانه ای که طراحی کردی میگویند طویله! و هر چیز دیگری! ...
اما یادمان هم نرود کسانی که که شاید نیمی از دانسته های معماریمان را در عصر جدید مدیون آن هاییم و هزاران هزار مقاله ی isi و ... امروز در مورد عقایدشان میدهند هم حتی موقع پیری هم معرکه گیر بودند تا چه برسد به دوران یاغی گری جوانیشان! مثل لوکوربوزیه و ...
پی نوشت: شنیده بودم استاد معماریان گفتن میخوام این کتاب یه کتاب جریان سازی کند در بین دانشجو ها و قص علی هذا وقتی کتاب رو گرفتم بی اختیار و خیلی زود یاد پست منهتن یانون دیزاین افتادم! هنری که بد میدونه حرفی بزنه نفی کنه داد بزنه یا راه نشون بده و خالی از هر احساسی صرفا چیزی رو روایت و توصیف میکنه! یعنی هنر توصیفی! دوست دارم اسم کتاب دکتر معماریان رو بذارم کتابی توصیفی! نه جریان ساز و نشون دهنده ی راه اینده ی معماری! هرچند واقعا مطالب خیلی مهم و پرباری داره و قطعا جزو مراجع مطالعه ی معماری سنتی ما خواهد بود اما با یه نگاه سرسری چیزی از معماری آینده توش ندیدم!
مطالب مرتبط دیگر دست-انداز:
معماری معاصر ایران، نفحات نفت و نقش مردم در تئوری معماری
معرفی: تحقیق در معماری گذشته ی ایران - محمدکریم پیرنیا
معماری اسلامی یا معماری مسلمانان؟ (معرفی کتاب تاملات در هنر و معماری-مهندس نوحی)
یک معرفی نیم بند از سازه در معماری (سازه در معماری-دکتر گلابچی)
وقتی اتوبوس کانت و دکارت چپ کرد! - (در معرفی پدیدارشناسی مکان-دکتر پروین پرتوی)
معرفی طراحان چگونه می اندیشند؟! - (برایان لاوسن)
معرفی کتاب تکه انگاری فرایندی در طراحی معماری - (دکتر ادیبی)
معرفی کتاب شهر درخت نیست - (کریستوفر الکساندر)
معرفی: چند کتاب خوب معماری به مناسبت نمایشگاه بین المللی کتاب
کنکور کارشناسی ارشد معماری – چند تجربه
هم چنین مطالب مرتبط با نقد و معماری ایرانی و کتاب معماری، معرفی کتاب، هم میتونید ببینید :)
امیرجان سلام.
ضمن تبریک به خاطر حفظ تداومت در وبلاگ یه نکته ای به نظرم مهمه که میگم:
ببین اخیرا یه پستی گذاشته بودی تحت عنوان "بعضی کتاب ها عقیم اند" که من خیلی تعجب کردم از مصداقی که آورده بودی.(خودت میدونی که من یه مدتیه پیش معماریان کار میکنم بنا به علاقه شاید!!) که دلیلش رو در ادامه خواهم گفت.
از طرفی در فضای کلی صحبتایی که تو وبلاگ خوبت گذاشتی پیرامون معماری به نظرم یک روح کلی دمیده شده و اونم "گونه ای جستجو برای رسیدن به خط معماری" یا "فرآیند معماری یا .. هست. (یا حداقل من اینجوری دیدم چون خودم به این مساله خیلی علاقمندم و به کجاها که کشیده نشده ام(
ببین به نظرم در چند پست آخرت یعنی مشهدی میرزا و نوحی و نیارش یک مرز به اندازه ی مو و حساس وجود داشته که در نهایت تونسته منجر بشه به نظرت راجع به نیارش.
من معتقدم نحوه ی برخورد ما با معماری ایرانی باید با زبون خودش صورت بپذیره نه با دستگاه فکری که در مورد معماری غرب به ما آموزش داده شده (که چه آموزشی!!!؟) ، منظور اینکه بخشی از معماری ایرانی ما همان سیستم های طاق و وقوس و گنبد و تکنولوژیکش هست ;iدر یک کلمه ی نیارش جمع آوری شده و همه مون میدونیم که طبق اصول پیرنیا نیارش فقط یکی از 5 باب اصلی در شناخت معماری ایرانیه...
اینکه شناخت یکی از این ابواب به گونه ای که تا به حال صورت نپذیرفته بود (منظورم گونه ای شناخت علمی هست که به نظرم در کارها و کتاب های معماریان هست. یعنی گونه ای بیان و زبان علمی که علاوه بر اینکه معماری ایرونی رو به نحو مناسبی و با کلمات و شرح حال خودش ارائه میده دارای طبقه بندی ها و ساختار های مناسب علمی هم هست که باعث میشه تا اون خلا ای که میان نسل قدیم و جدید معماری در ایران وجود داره البته برای علاقمنداش حفظ بشه) صورت بپذیره.
بدون شک ادعای گزافیه اگه بخوایم کل معماری ایرانی رو در کتاب نیارش خلاصه کنیم.(که عده ای همین رو هم تاریخ گرایی محض میبینین و نه بازخوانی تاریخ!) (که طبق شناختی ک من از دکتر معماریان دارم فک نکنم اصن همچین نیتی داشته بوده باشه.) خوب حالا به نظرم حداقل هرکسی که علاقمنده باید تلاش کنه در باب فرآوردن زمینه های شناخت در این مقوله.
بدون شک برای مثال ممکنه یکی به باب مردم واری معماری ایرانی علاقمند باشه و با بررسی مثلا ویژگی های جامعه شناختی این مردم (که البته احتمالا همین جامعه شناسی هم باید با بیان ایرانیش (اگه وجود داشته باشه البته)کار بشه) به معرفی و یا ارائه ی دستاورده ایی بشه .
و یا حداقل این که نه اصن کی گفته باید به نتیجه ای رسید در این اوضاع تکثر گرایی!!.
نمیدونم فک کنم خیلی پرانده گویی کردم.اگر هم دیگه رو دیدیم یادت باشه یه مسائلی جا موند توی این مجال که ایشالا میگم بهت نظرمو...