به نام خدا
آیا مفاهیمی چون عدالت، زیبایی، هنر و ... معنایی پیشینی دارند؟ یا این که هر بار با هر مصداق تعاریف آن ها توسعه می یابد؟ آیا همین که میدانیم یک چیز مصداقی (هرچند جدید و غریب) برای فلان مفهوم است دلالت بر پیشینی بودن آن مفاهیم نمیکند؟
آیا همه ی معنای کلمه ها به آنچه در لغت نامه
ها گرد آمده خلاصه می شود؟ یا با هر کاربرد تازه از واژه ها د جملات معانی آن ها
توسعه می یابد؟ اصلا مگر نه این که برای نوشتن معنای کلمات در لغت نامه ها شروع به
جمع آوری جملات و کاربرد های مختلف آن کلمه می کنند؟ (نگاه کنیم به شعرها، جملات
ادیبانه، ضرب المثل هایی که مثلا مرحوم دهخدا برای توضیح معانی واژه ها آورده
اند.) - ادامه ی مطلب
این متن رو آبان ماه 94 نوشتم زمانی که حسابی به هم ریخته بودم رفته بودم تا در مورد تصمیم های مهم زندگی ام با استاد راهنمام صحبت کنم سرش شلوغ بود یه چند دقیقه ای وقت داشت منم بغض کرده بودم و نتونستم حرفم رو بزنم. امروز که رفتم امضای تاییده بگیرم وقتی برای نوشتن اسمم برگه رو نگاه کرد وقتی به نظرم رسید حالا شاید حتی اسمم رو هم فراموش کرده باشه فکر کردم این رو بنویسم اینجا ... |