یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

روی دیگری نوشتن!

سه شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۵، ۰۱:۲۱ ق.ظ

چند وقت قبل رفته بودم علم و صنعت موقع برگشتن و برای ناهار رفتم همون فلافلی معروف دم در ملت. دنبال یه هم صحبت بودم. یه آقایی اون جا بود. از اسم و رسمش پرسیدم معلوم شد اتفاقا دانشجوی ارشد معماری هست خلاصه سر صحبت باز شد پرسیدم از علم و صنعت راضی هست یا نه؟ کارشناسی کجا بوده؟ یکی دو تا استادی رو که اونجا دورادور میشناختم رو ازش پرسیدم و ... شروع کرد حرف زدن انقدر که آخر صحبت دیدم فلافلم تموم شده و اون هنوز (بی اغراق) یکی دو تا گاز هم نزده!! موقع خداحافظی گفتم اگه شمارشو نگیرم و دوستی مون همین چند دقیقه بگذره بی انصافیه!



توی راه همش به این فکر میکردم که اون از من چی میدونه؟ ازم چی پرسید؟ چقدر گذاشت من حرف بزنم؟ این ها رو بدون اغراق می نویسم: نه پرسید اسمت چیه؟ ارشدی؟ کارشناسی هستی؟ کجا درس میخونی؟ اصلا از کجا  این استاد ها رو می شناختی که پرسیدی؟ و ...

 

هرچند از این که دیگران بتونن پیشم راحت حرف هاشون رو بزنن لذت می برم و خوشحالم ازین این که اجازه میدم خودشون باشن اما این بار حس یه برگه رو داشتم که یه نفر اومده بود هر چی دلش خواسته بود روم نوشته بود!! بدون این که چیزهایی که روی این برگه از قبل بود رو بخونه! سیاه سیاه شده بودم به این فکر میکنم که از این آدم ها دور و برم کم ندیدم آدم هایی که میخان حرفشونو بهت بزنن نه این که باهات حرف بزنن آدم هایی که گوش نمیدن چی میگی؟ فقط هر بار حرف هات رو بهانه می کنن تا حرف های خودشون رو بزنن. روی وقت و روان و وجود تو شروع می کنن به فکر کردن هرچی به ذهنشون می رسه می گن  ... بعضی چیزهایی رو که به ذهنشون می رسه می نویسن بعد یکی دو تا رو خط می زنن اون یکی رو اصلاح می کنن.

 

نوشته هاشون می تونه تنظیم کارهای روزانه عقده های شخصی یا افکار فیلسوفانه شون باشه ولی همه یه وجه مشترک دارن این که به هیچ وجه ربطی به سوال مخاطب و نظر مخاطب ندارن. سوالات و نظرات شما فقط بهانه ای هستن برای شروع یه تک گویی (منولوگ) نمیدونم توی این وضعیت اخیر شاید این ها دارن با حرف زدن فکر می کنن!!


نظرات  (۱)


What is dialogue
From William Isaacs Dialogue and the Art of Thinking Together

Dialogue... is a conversation with a center, not sides. It is a way of taking the energy of our differences and channeling it toward something that has never been created before. It lifts us out of polarization and into a greater common sense, and is thereby a means for accessing the intelligence and coordinated power of groups of people.

The roots of the word dialogue come from the Greek words dia and logos . Dia mean 'through'; logos translates to 'word' or 'meaning'. In essence, a dialogue is a flow of meaning . But it is more than this too. In the most ancient meaning of the word, logos meant 'to gather together', and suggested an intimate awareness of the relationships among things in the natural world. In that sense, logos may be best rendered in English as 'relationship'. The Book of John in the New Testament begins: "In the beginning was the Wrod ( logos )". We could now hear this a "In the beginning was the Relationship."

To take it one step further, dialogue is a conversation in which people think together in relationship. Thinking together implies that you no longer take your own position as final. You relax your grip on certainty and listen to possibilities that result simply from being in relationship with others – possibilities that might not otherwise have occurred.

To listen respectfully to others, to cultivate and speak your own voice, to suspend your opinions about

برگرفته از

http://www2.clarku.edu/difficultdialogues/learn/index.cfm


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">