یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

۴۰ مطلب با موضوع «نوشتنی جاتم (Writing)» ثبت شده است

چرند و سرند(1)

                "چرند رو که ما می گیم سرند هم که دور از جون شما دم دستی ترین ابزار کار هر عمله بنایی یه چه برسه به معمارا !!پس الکی به ما خرده نگیرین که چرند می گیم. گفتیم که زحمت سرند کردنش با شما! (2)

 

                 بگذریم اخیرا نامه ای به دفتر نشریه ارسال شده که یکی از مخدرات دانشکده (همون ها که دو ثلث دانشکده رو گرفتن!) مرقوم کرده که الحق و الانصاف نامردی نکرده باشیم چند خطی حرف درست  و حسابی توش هست ما هم نیت کردیم از این به بعد هرچی نامه انشا می شه با نشر و طبعش، حضور انورتون رو منور تر کنیم! اما از اون جهت که خدا به دور، فردا روزی پشت سر نشریه حرف و حدیثی نباشه عین نامه رو آوردیم که خوش گفتن که "در دروازه رو می شه بست ولی دهن مردم رو ..."

                                                                                                                                                                                سرند خان


مرقومه ی یکی از مخدرات

                سلام از این حیث که حوصله ی هاشیه و ماشیه نداریم و از الف تا ی در فارسی و عربی و ترکی و فرنگی کلمه ای نمانده که در مدح یکی از اساتید دور از جان شما جهت پاچه خواری لقب نکرده باشیم صاف میرویم سر اصل مطلب.

سرند خان راستش را که بخاهی عجیب اوضاع شلوغ پلوغ شده از یه طرف سوله را بستن و این بچه های گل معماری ماندن سفیل و سرگردان که پاتوقشونو  دارن ازشون می گیرن یا قراره خبر دیگه ای بیافته سر زبونا. از اون طرف بی ادبی نباشه برادر زاده یمان تازگی معماری قبول شده اون هم مانده چه خاکی به سرش کنه البته نه الان که!! (حالا مسئولین اینجا نیستن خداشون که هست این همه خاک و خوله از دل سوله به پا کردن برای همین موقع ها دیگه!) داشتم می گفتم مانده ترم بعد چه خاکی بسرش بریزه هم مقدمات داشته باشه هم کارگاه آخه قربانش بشم گروه یکیه! ما که هرچه به عقلمان فشار آوردیم جواب نداد. با عرض شرمندگی این بدرک! حالا از اون طرف صد نفری ارشد گرفتن ما که بخیل نیستیم ولی لااقل اون طبقه بالا رو خوب، بگیرن تا عمرانیا و مکانیکیا دخلشو نیاوردن کتابخانه مان که انگار نه انگار قراره بره طبقه بالا آموزش هم که قربانش بشم تا بیاد حذف اظطراریا رو جمع و جور کنه کلی طول می کشه خلاصه این که شما که دستتون تو کاره یه تشری چیزی به اینا بزنین زودتر جور و پلاسشون رو جمع کنن برن داشکده بالا. اینا همه یه طرف از آلودگی هوا چی بگم از صبح که چه عرض کنم از چهار نیمه شب می شینم پای این لب تاب بلکن تقی به توقی بخوره بابت رعایت حال ریه های اساتید جوانمان (!!) هم که شده که قربانشان برم حتی اگه معماری سبز هم درس بدن بازم به ریه هاشون رحم نمی کنن با ماشین شخصی میان، یه دو روزی هم از دانشگاه ها به تعطیلی بخوره ما هم برسیم به کارامون!! بلا بدور گوش شیطون کر خوب بود ما هم مثل بچه های بهشتی دعا کنیم به جای استادای فیزیک کاش اسم چند تا از استادای معماری هم لو می رفت تا اجنبی جماعت یه حالی هم به ما بده!! خوب نیست دیگه. بگذریم حکایت ما مثنوی صد من کاغذه سرت سلامت سرند خان!!

 

                                                                                                                                ملوک خانم از بچه های دانشکده

 



پا نوشت:

1: این نوشتار از چرند و پرند دهخدا الهام گرفته؛ انصاف رو که کنار نذاریم خیلی جاها هم کپی شده! اما مناسب حال مشکلات دانشکده تا بلکه با زبان طنز قدم کوچیکی باشه برای رفع برخی بی دقتی ها. ضمنا لازم به تاکیده این نسخه از چرند و سرند اواسط ترم تحربر شد اما ما هم تا همین آخر ترمی دنبال رفع توقیفش بودیم و ...              

این مطلب در شماره ی ابان ماه نشریه ساباط دفتر فرهنگی دانشکده معماری و شهرسازی علم و صنعت منتشر شده بود.


2: (خدا منو لعنت کنه که هر وقت این مثل رو میشنوم یاد حارسان این ملک اعظم می افتم که اگه تصدیق دانشجوییت به هزار مهر و امضا موکد نشده باشه محاله بتونی از در وارد شی! حکما اون ها هم این جور وقتا یاد من میافتن که بابت یه بار توبیخم دیگه نمیتونن دهنمو ببندن!)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ آبان ۹۰ ، ۲۰:۵۳
ما زنده به آنیم که بی سوژه نمانیم!!
برای استاد میرلطیفی عزیز – معماری اسلامی

( سر نوشت : عکاس مصطفی دلبریان :) )

ادامه ی مطلب

استاد میرلطیفی - معماری اسلامی - دانشگاه علم و صنعت
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۰ ، ۱۶:۵۵

"برای دانشکده" شعر کوتاهی است در نقد دانشکده. این شعر را آبان ماه 1390   دوره ی کارشناسی در نشریه های دانشجویی آن موقع چاپ کردیم یادش بخیر :) - راستی دو بیت اول از حضرت حافظ است.


 دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آبان ۹۰ ، ۰۰:۵۳

این شعر رو زمانی سرودم که نزدیک بود اسیستمون طرحم رو بندازه! نزدیک تحویل موقت بودیم و من هنوز کارم به جایی نرسیده بود خلاصه این یادگار اون روزهاست :) یادش بخیر طرح معماری یک دکتر یزدانفر و اسیست خوبمون مهندس زرودی 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۸۹ ، ۰۰:۰۳

سلام به دوستان خوب بعد از مدت ها انتظار بالاخره ما بچه های معماری فردا عصر راهی مشهد می شیم امیدوارم همه حلالم  بکنن توی این سفر دکتر جهانبخش دکتر هاشمی و البته پسر دکتر علی الحسابی هم باهامونه خودتون بهتر می دونین با این اوضاع چی می شه برام دعا کنین آخر ترمی طرح یک و روستا رو نیافتم در هر حال خواستم  حلالیت خواسته باشم در ضمن این شعر  رو هم یکی از بچه ها جو گیر شد گفت  حالا دیگه قضاوت با ...


حرم امام رضا - صحن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ آذر ۸۹ ، ۱۵:۴۴
به چاشت بود که به یکی از ابواب دانشگاه رسیدیم بر آن نام ملت نهاده بودند به سبب خزانه ی طلاب که قریب به آن بود ما که اول بارمان بود بدین مدرس پای می نهادیم تعجب کردیم از هیبت و غزاة و مشابهات دیگر.
 
سپه گرزها بر نهاده به دوش              یکایک نهاه بواز گوش
همه برجها پر ز خفتان و ترگ              کمان ها چرخ و سپرهای کرگ

 

کتاب خواندن

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۸۹ ، ۱۸:۵۲

سلام این متن قرار بود به عنوان مقدمه ی سردبیر توی نشریه دانشکده چاپ شه که البته به خاطر نظر جمع تایید نشد !! بابت این که این داستان واقعی بود و روز اول طرح یک اتفاق افتاده ممکنه برای خیلی ها جذاب نباشه ولی فکر می کنم اونایی که روز اول طرح و صحبتای حسین رو یادشونه بدشون نیاد نکته ی دیگه ای که باعث شد این متن رو برای مقدمه سردبیر بذارم این بود که رویکرد انتقادی به دانشکده از دید یه دانشجوی خارجی رو نشون می داد و از طرف دیگه هم رویکرد اجمالی نشریه رو به سمت استفاده از معماری سنتی در میدان معماری معاصر کشورمون.  اما از اون جایی که خیلی برای همه ی بچه های دانشکده به علت عدم حضور توی کلاس طرح یک قابل فهم نبود عوضش کردم!! راستی یادم رفت حسین خلیفه دانشجوی لبنانی ورودی 87 علم و صنعته که انصافا از بچه های گل روزگاره!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۸۹ ، ۲۰:۲۱

این مطلب رو اولین بار سال 89 برای معمار 24 (نشریه الکترونیکی معماران زیر 24 سال) نوشته بودم :)

متن زیر برداشتی به نسبت آزاد است از مصاحبه ی استاد نوحی (عضو هیئت علمی دانشکده معماری دانشگاه علم و صنعت)که در تاریخ 25 آبان 85 با روزنامه ی همشهری داشته اند.این مصاحبه در کتاب "تاملاتی در هنر و معماری"(نوشته ی حمید نوحی انتشارات گنج هنر چاپ دوم) به چاپ رسیده است.

تاملات در هنر و معماری - حمید نوحی

بحث از این جا آغاز می شود که اصولا معماری اسلامی چیست ؟ استاد البته در مقالاتی دیگر...
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۸۹ ، ۲۳:۰۷

هزار و یک شب با معماری

(یا شرحی بر مصایب شیرین حضرت ابراهیم علیه السلام)

همه ی ما حداقل یک بار آن را دیده ایم  ، ساده ترین حجم و بی آلایش ترین بنا و درعین حال محبوب ترین و مشهورترین تندیس بشری که هزار بار از آنچه بعد از آن به تصنع برای نفس خویش ساخته ایم پرمعنی تر و جلیل تر است .

از معمارش که بپرسی چه شب های دراز برای یافتن معنای صاحب خانه به کند و کاو خویشتن پرداخت و درست آنگاه که بنای خویش را به پایان برد ، به این مرتبت رسید که یگانه معمار جهان رخصت داد تا بر تمامی القاب حبیبش لقبی بیفزاید و مهرازیِ خانۀ خویش را بدو بسپارد و چه بزرگ مرتبتی است این منزلت ابراهیم که معمار خانۀ معمار جهان شد .

و تو اینک وارث پدر خویشی و معمار فردای بشر چه کودکان بی سرپناهی و چه خرابه های کفر و الحاد که چشم به راه مهرازی چون تواَند تا بعد هزار شب جهد و تلاش در پی معماریِ خویشتنت به هزار و یکمین شب پای بر جای پدرانت نهی و فردای بشر به پا داری.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ شهریور ۸۹ ، ۱۶:۰۷

"تحقیق در معماری گذشته ایران" سلسله درس هایی از استاد پیرنیا


تحقیق در معماری گذشته ایران - پیرنیا

            به نظرم عنوان کتاب چندان رسا نیست  آن چه درون کتاب است را نمی رساند شاید بهتر بود عنوانی مثل "توصیه های استاد پیرنیا درباره ی نوع نگاه و روش تحقیق و جستجو در معماری سنتی"انتخاب می شد گرچه کمی طولانی است ولی تمام بار معنایی مطالب داخل کتاب را می رساند چرا که استاد با مثال زدن از برخی ویژگی ها ی معماری سنتی از فرم تا تکنولوژی و ... راه را برای کنکاش بیشتر ما نشان میدهد .

 

من اولین بار که این کتاب را در ترم گذشته خواندم واقعا برایم جالب بود .نوع نگاه استاد پیرنیا به معماری سنتی خیلی آموزنده بود ایشان ارزش های معماری سنتی را یکی یکی و با مطالعه ی بناها دریافته بودند اگر شما هم مثل من عاشق معماری سنتی هستید حتما این کتاب را که خیلی هم حجم کمی دارد و در واقع صحبت های استاد سر جلسات درس است را بگیرید و بخوانید.

 

 در این کتاب قسمت اول اختصاص داده شده به معرفی  زندگی نامه استاد به زبان خودشان و در قسمت بعدی که در واقع عنوان کتاب از ان گرفته شده به بحث اصلی می رسیم در این قسمت انگار استاد مثل یک پدر مهربان نقشه ی راهی را که عاشقان معماری سنتی باید بپیمایند را ترسیم می کند راهی که دید مارا از یک دید خشک و متعصبانه به معماری سنتی و فرم های بصری آن به حوزه ی مفاهیم متعالی این معماری می کشاند به جرئت می توانم بگویم بعد از مطالعه ی این کتاب نظرم درباره ی معماری سنتی به کلی عوض شد .

در بخش دوم ایده ها و نظرات بکر و جالبی را می توانید در حوزهای مختلف بیابید مثلا حتی درباره ی روش حفظ خانه های قدیمی به دست اهالی و نحوه ی تغییر کاربری این بناها به بناهای دولتی یا شخصی ایده هایی مطرح شده(زیرا همان طور که خواهید خواند بسیاری از مردم ساکن در خانه های بزرگ مثلا یزد از عهده ی مرمت و نگهداری بنا بر نمی آیند و در ضمن تغییر کاربری این خانه ها به  مرکز بهداشت یا مدرسه و.... بسیاری از مشکلات اهالی این محله ها را حل می کند)

 

            ضمنا این کتاب را که اتفاقا توسط یکی از دانشجویان خوب استاد پیرنیا(دکترمعماریان از اساتید دانشکده خودمان) جمع آوری شده را می توانید از انتشارات دانشگاه تهیه کنید ...




مطالب مرتبط دیگر دست-انداز:


 معماری اسلامی یا معماری مسلمانان؟ (معرفی کتاب تاملات در هنر و معماری-مهندس نوحی)


 یک معرفی نیم بند از سازه در معماری (سازه در معماری-دکتر گلابچی)

وقتی اتوبوس کانت و دکارت چپ کرد! - (در معرفی پدیدارشناسی مکان-دکتر پروین پرتوی)

معرفی طراحان چگونه می اندیشند؟! - (برایان لاوسن)

معرفی کتاب تکه انگاری فرایندی در طراحی معماری - (دکتر ادیبی)

معرفی کتاب شهر درخت نیست - (کریستوفر الکساندر)


معرفی: چند کتاب خوب معماری به مناسبت نمایشگاه بین المللی کتاب

کنکور کارشناسی ارشد معماری – چند تجربه



virus of the mind

بعضی کتاب ها عقیم اند! (نقدی بر کتاب نیارش دکتر معماریان)


هم چنین مطالب مرتبط با نقد ،  معماری ایرانی ، کتاب معماری، معرفی کتاب، معماری اسلامی،   هم میتونید ببینید :)

 



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۸۸ ، ۱۲:۳۳