یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

۲۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معماری ایرانی» ثبت شده است

میگن کوزه گری برداشتو فوت اخر کوزه گری رو به شاگردش یاد نداد!

من میگم اتفاقا همین فوت های اخر بودن که ما روی به اخر شدن کشوندن! اگه کوزه گرا تا فوت اخر کوزه گری رو به شاگرداشون یاد میدادن حالا مجبور میشدن که واسه جلو افتادن برن سراغ یه قدم جلو تر از فوت اخر! رشد کنن و تعالی پیدا کنن. و تازه این هنر رو به نسل بعدیشون منتقل کنن! (توجه دارید که بزرگان معماری گذشته ما یه برگ کاغذ هم برای فرزندانشون،(= ما بچه های معماری) به جا نذاشتن!)

ادمای زرنگ همیشه راه و رسم کاراشون رو لو نمیدن اما من میگم ادمای زرنگ تر کسایی ان که این کار رو میکنن این طوری بقیه رشد میکنن و حالا که چیزی واسه احتکار ندارن و عقب افتادن مجبورن بجنبن و پیشرفت کنن یه قدم به جلو تر بردارن

با احتکار هیچ جامعه ای پیشرفت نمیکنه فقط با پایین نگه داشتن دیگران الکی خوش به خودش میباله.


کوزه



پانوشت:
فکر میکنم حال و روز اینایی که امروز دنبال   میرن کم ازین تصویر نداره.
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ بهمن ۹۱ ، ۱۲:۲۲

انصافا من نمیدونم وقتی خود صاحب نظرای معماری اسلامی هم نمیدونن معماری اسلامی چیه؟ چه طور همدیگرو رو ملزم به رعایتش میکنیم؟؟ ملزم به چی شدن الله اعلم ...

مهدی چمران در جلسه امروز شورای شهر در مورد بررسی طرح الزام شهرداری به رعایت اصول معماری اسلامی، ایرانی و زیباسازی نما و منظر ساختمان های شهری گفت: ما معتقدیم باید ساختمان های شهرداری نمونه باشند و منطبق بر معماری ایرانی اسلامی ساخته شوند.در این زمینه به دولت نیز پیشنهاد دادیم تا ساختمان های دولتی نیز مطابق با الگوی معماری ایرانی اسلامی ساخته شود. (اصل خبر)


اشپزخانه اپن-معماری اسلامی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۵ بهمن ۹۱ ، ۲۳:۱۴

داشتم تاریخ معماری میخوندم که یهو به این برخوردم :)

آرشیگرام! یه گروه از چند تا جوون که معتقد بودن روح زمانه شون با تکنولوژی گره خورده قرار گذاشتن بشینن و این معماری اینده ی جامعه شون رو با هر ابزاری به تصویر بکشن - اسکیس، کلاژ، حتی اگه شرایط اجازه داد ساختن بنا ...

اما توی اون زمان به خاطر عقب بودن تکنولوژی اقتصاد ضعیف و دلایل سیاسی و ... نتونستن رویاشون رو بسازن! اما عوضش یه میراث خیلی باارزش برای نسل های بعدشون گذاشتن! (ک همون طور ک میدونین خیلی از معمارای بعدی ک موقعیت های بهتری برای ساختن رویاهاشون داشتن ازین ها الهام گرفتن)



داشتم فکر میکردم ماها دانشجوهای معماری با هر سلیقه و نظری که در مورد چی بودن اینده ی معماری کشورمون داریم چرا نباید یه همچی کاری کنیم؟ حالا که دانشجوییم و نه  دستمون به اصلاح ساخت و سازای مسکن مهر و ... میرسه نه انقدا وضعیت اقتصادی کشور خوبه که فعلا به جای رفع بحران مسکن به فکر معماری مسکن باشه! بیایم تصورمون رو از معماری ایران بکشیم :) ماکت بسازیم خلق کنیم و این ها رو باهم به بحث بذاریم ...


راستی تقریبا از همه ی معمارای مطرح دنیا این چند وقتی که تاریخ خوندم ازین دست پروژه های خویش فرما :) دیدم! نه کارفرمایی نه قراری برای این که ساخته بشن اما یه تلاش واقعی برای ساختن فرداشون چه قدر خوبه که کلماتی مثل  architecture practice  و project های خویش فرما بین معمارای ایرانی هم باب بشه (عوض همه ی اظهار فضل کردنای بی سر و تهی شبیه به این که معماری ایرانی درونگراست!، به محرمیت اهمیت میده، معماری اسلامی خوبه! و قص علی هذا ... که تا دلتون بخاد همه ازین حرفا میزنن)


lمطلب در یانون دیزاین: 

پروژه‌های خویش‌فرما / آرشیگرام
http://yanondesign.com/1391/10/archigram-self-projects

نتایج اولین تصویر سازی از اینده ی معماری ایران در یانون دیزاین

http://yanondesign.com/1392/09/images-1st-yanondesign-competition

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۱ ، ۰۰:۳۵
یکی دو روز پیش بود که رفته بودم سلمونی ! از قضا اقای سلمونی تنبک کار میکرد و حسابی بحث هنری باز شد !!

یه جاش اما مهم بود و این که ازش پرسیدم خوب حالا موسیقی سنتی بیشتر اینده داره یا موسیقی های غربی توی ایران ؟

فارق از معنای سنت و غربی و ... یه حرف جالب زد که حسابی منو به فکر انداخت :(

گفت موسیقی سنتی چون علاقه مندای پایه تری داره ینی اونطرف کسایی که میرن سراغ موسیقی های غربی و مدرن و اینا خیلی زود ول میکنن ولی این طرف سنتی ها خیلی پایه تر و مداوم ترن...

وقتی ازش پرسیدم تنبکای قدیمی رو بهتر میدونی یا جدیدا رو انتظار داشتم بگه قدیم ها اصیل ترن بهترن هنوز کسی نتونسته مثل فلانی بزنه ولی برخلاف انتظارم و چیزی که از معماری خبر دارم گفت جدیدیا خیلی پیشرفت کردن :(

و من موندم و غم دوباره ی معماری معاصر ایارن هرچند سنتیش رو هم نپسندیم :(

و مهم تر این که هرچی هم یه هنر وضعش خراب باشه به نظر میاد مهم نیست مهم اینه چه قدر خواهان پایه کار داره؟ ... هستیم؟واقعا؟

آموختن از موسیقی

عکس از این جا:
http://raad-charity.org/fa_IR/our-services/instruction-index
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۸:۵۶

هفتم شهریوره، سمت خدا آقای قرائتی داره صحبت می کنه!!! و من داخل آشپزخانه یادداشت روزانه ای در مورد معماری اسلامی و ... می نویسم :)

 

بحث اقای قرائتی در مورد اینه که اسلام چه قدر برای انسان ارزش قائل شده و خداوند راضی نیست که مثلا اگر کسی وسط نماز جماعت یاد کاری افتاد نتونه نیت فرادا کنه یا مثلا حتی!! اگه دستشویی داشت با همه ی حرمت شکستن نماز این جا رو راضی نیست بنده اش زجر بکشه : )

و جالب تر در شان انسان  و  در ارتباط با دیگران می گه نماز رو بشکن و قرض دیگران رو اگر در حال نماز طلب می کنند بده بعد ... حالا بحث اقای قرائتی این جا اینه که چرا با وجودی که خداوند برای بنده و ذات و وجود بشر و انسان تا این حد ارزش قایل شده و به قول یکی از دوستان اتفاقا اسلام اصالت انسانه نه خدا !!!! ما شدیم کاسه ی داغ تر از آش و به زعم این که مردم باید سخنرانی گوش بدن روضه براشون خوبه و قص علی هذا می یایم و مثلا وسط دو نمازجماعت سخنرانی می کنیم؛ یا مثلا شب قدر به زور وسط قران به سرگرفتن و نه قبل و بعد از اون به روضه خوندن می پردازیم و ...

 

دقیقا این وضعیت رو می شه توی معماری اسلامی و سنتی هم دید الان وضعیت معماری معاصر مملکت رو می شه این طور هم تصویر کرد که با وجودی که خانه های سنتی و بافت فرسوده ی شهری به هیچ وجه وضعیت خوبی نداره و مردم واقعا به زندگی کردن در مثلا یه بنای مدرن اما متناسب با نیازهای اسلامی و نه فرم سده های گذشته ی معماری اسلامی تمایل نشون  می دن،  ما با اصرار مون بر گنبد و مناره و مسکن با هویت ایرانی اسلامی که به نظر می رسه تو نظر خیلی ها فقط هم در فرم و شکل خاصی خلاصه می شه، به معنای واقعی کلمه فرصت ایجاد مسکن مناسب با نیازهای مردم (حتی اگر مثلا با فرم غیر ایرانی و اسلامی هم که باشه )رو از جامعه می گیریم!! در حالی که واقعا اسلام هم چیزی به جز توجه به نیاز های انسانی نیست حالا این نیازهای انسانی نیازهای روحی، عرفانی و اجتماعی و ... رو هم در برمیگیره... اما وقتی گفتمان حاضر در معماری کشور و تصویر شکل گرفته از یک معماری اسلامی یا ایرانی در ذهن بسیاری از مردم و از همه بدتر دانشجوهای دغدغه مند معماری کشور تا این حد پایین اومده که یه تصویر قوس و گنبد داره دیگه نمی شه انتظاری داشت این پتانسیل عظیم ینی بچه های دغدغه مند در معماری که به دنبال راه درست اند بتونن کاری برای معماری معاصر انجام بدن.

اصالت در معماری اسلامی معاصر باید به عملکردها، حریم ها، ساماندهی های فضایی، تناسب با "سبک زندگی اسلامی، ایرانی" یا همان life style ایرانی اسلامی باشه و نه این که وقتی من فرم ساختمانی رو دیدم بگم ایرانیه!!! هرچند اون هم می تونه باشه اما اگر ادعای معماری اسلامی داریم اصل قضیه رو نباید فدای مستحبات کنیم! و به این معنا باید گفت هر معماری خوبی که با نیازهای انسانی از دیدگاه اسلام مطابقت داشته باشه معماری اسلامیه! هرچند حاوی هر فرم متناسب با همون نیازها هم باشه!!

 

 

 

تنها ادعایی که می شه برا ی نفی این داستان متصور شد قید "ایرانی" معماری اسلامیه. چرا که مثلا ادعا می شه ما در سده های قبل معماری اسلامی در ایران هند، مصر و ... داشتیم اما هرکدام به سبک و رنگ و بوی منطقه ی خودشان. این وضعیت البته قابل بحث و گفت و گوست و از آن تصور قبلی کمی پیچیده تره. یکی از جواب ها برمیگرده  به ماهیت عصر جدید که بیان معماری یکسان  و یک شکل نمی تونه شکل بگیره چرا که می شه گفت بیان معماری یکسان در گذشته هم ریشه در تکنولوژی، مصالح و سازه ها و روش های ساخت یکسان در یک منطقه داشته در صورتی که امروز می بینیم انواع سازه ها انواع مصالح و ... وجود دارن و به این معنا می شه گفت باید شاهد کثرت گرایی در بیان معماری معاصر باشیم که همین طور هم هست.

 

قطعا دلایل بیشمار زیادی هم می شه برای این موضوع ذکر کرد اما فعلا چیزی به خاطرم نمی یاد. گرچه چیزی از اهمیت اون اجبار کم نمی کنه!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۱ ، ۱۷:۰۳

ما زمانی می تونیم به معماری اسلامی و افتخارات گذشته مون در معماری و ... برسیم که گذشته رو فراموش کنیم و از زیر این ثقل تاریخی مون خارج شیم یه بار دیگه مفاهیم اسلامی رو در باره ی مسجد و خانه بیرون بکشیم و فارغ از تعصباتمون نسبت به قوس و گنبد و ... (فرم های تاریخی و نه اسلامی) و همین طور حتی سامان های فضایی نامعقول در عصر خودمون (مثل حیاط مرکزی که با قیمت زمین سازگاری نداره و ...) دست به خلق چیزی بزنیم که ایندگان به ما افتخار کنن و نه ما به گذشتگان!!

ینی گونه ای از رها شدن و در عین حال دوباره رسیدن به کنه همان چیزهایی که اول کار باید از زیر بارشان رها شویم.


+ مطلب ( و آن منیت ماشالله خیلی بلند ایرانی ها)

 

باید بگم آقایون حتی  "قطعا ما می تونیم با سازه های نو و مصالح جدید که بسیار فراتر و قویتر و عالی تر از مصالح سنتی اجر و ... اند هم  یه بیان جدید معماری اسلامی  دوباره بسازیم!!"

 گرچه خودم به این که باید به یه سبک و بیان مشترک معماری برسیم، اصلا اعتقادی ندارم!! اما این جمله رو هم اضافه کردم تا کسایی که واقعا این اواخر کم کم  دارم  احساس می کنم دلِ کندن از شکوه گذشته رو ندارن رو هم امیدوار کنم!!  راستش یه کم نامردی میکنم و همه رو به یه چوب می زنم و می گم:

"اصولا میشه گفت خیلی ها هستن به شکوه گذشته افتخار می کنن و از این راه در پی ایجاد هویت و اعتماد ب نفس در معماری معاصرن اما با این کار دارن دقیقا این پیام رو همزمان منتقل می کنن که ما توان ایجاد یه بیان فرمی فضایی نو مناسب امروز و تکنولوژی امروز رو نداریم و باید از همون بیان معماری اسلامی سده های گذشته که مناسب خشت و اجر بوده، استفاده کنیم!

گرچه همون طور که گفتم اعتقاد دارم معماری معاصر اسلامی نباید در پی ایجاد یه بیان شکلی معماری مشترک باشه (بلکه باید بیشتر به استعاره ها و مفاهیم جوهری اولیه همین بیان سده های گذشته برگرده و مثلا محرمیت و ...  رو با امکانات معاصر تکنولوژی ایجاد کنه و نه صرفا با فرم ها و ...) اما اگر همین رو هم قبول کنیم میبینم در این هم عقبیم یعنی مدام منتظریم غرب چه فرم هایی و چه سازه هایی اختراع می کنه بعد می ریم می گیم اِ ! چه جالب با سازه های فضا کار می شه گنبد هم ساخت!!  و ... در حالی که شاید باید برعکس باشه!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۱ ، ۱۶:۵۶

 منبع عکس البته قبلا امکان دانلود عکس داشت :)
http://bokeh.hasanalmasi.ir/

سال های اول معماری ینی یکی دو سال اول کارشناسی پر بوده از نوستالژی های دوران کودکیم!!! حس قریبی که نسبت به بضی فضاها داشتم ...

همیشه لذت دراز کشیدن توی ایوان خانه ی قدیمی مون و یای مثلا بعدتر ها که خونمون عوض شد و تقریبا نیمه اپارتمانی شد باز هم لذت بیدار شدن زیر نور و گرمای افتاب که به حال و پذیرایی بزرگ خانه (که تقریبا دو سوم خونه بود!! ) میتابید و روی فرش خانه می افتاد و جدال هرروزه ی  مادرم  با این روشنایی و نور لجوج و ماندن میان این لذت به جلوه در آوردن رنگ های فرش از یه طرف و فرسودگی همون رنگ فرش ...

 

لذت رد شدن از دالان و راهروی بلند و دراز و حس قرار گرفتن  توی اون راهروی بی تناسب و رسیدن به اتاق های خانه از پسش ... (که بعدها بهم یاددادن بدقواره و بدتناسبه و باید به حداقل ممکن توی پلان برسه و پلان خوب پلا بی راهرو ه ...) شاید چیزی شبیه به گرفتن شهاب ها از شریعتی در کتاب کویرش!!

همه و همه یه جا و خیلی هم نامردانه حجوم پیدا کردن به یه دانشجوی ضعیف ذلیل حقیر مسکین المستکین ....  که نمیدونست اینا چین؟ باید باهاشون چی کار کنه؟ و از همه مهم تر توی این بازه ی بیست ساله ای که من زندگی کردم و (بعدها که کتاب خانه، فرهنگ طبیعت رو یه کم خوندم) توی این بازه ی نود سالی که از 1300 !!! گذشته چه حس غریب یا قریب(ی) یه که داره عوض میشه؟ و چرا انقد حس این جور فضاهای بدقواره ی قدیمی و معاصر چند ده سال قبل بین همه ی ما ایرانیا دلپذیر و ماندگاره؟؟ چیزی توی مایه های "خاطره ی جمعی ما ایرانی ها از فضا" ی حائری شاید!!

سال سوم بودم که دلمو به دریا زدم و گفتم برم سراغش و نتیجه این شد که یه سال تمام بدون این که بدونم دنبال چی ام راه افتادم دنبال یکی از اساتید خیلی خوب دانشکده که اقا من میخام یه مقاله بدم!!! :) و بنده خدا رو گذاشتیم سر کار و هر چند هفته یه بار یه خروار دست نوشته از این ور و اون ور بهش دادیم بخونه !! :))

اما همه ی اینا جزو راهی بود که به نظرم باید میرفتم تا برسم به استانه ای که باید ازین به بعدشو از توی اون رد شم و برم! بعد این همه حرص خوردن که این چیه داره اذیتم میکنه و بضی موقع ها حتی توی خوابم ول نمیکنه رسیدم به سه تا کتاب دو تا از دکتر حائری و یکی هم از دکتر حجت ... فکر میکنم ازین به بعد راه درازی دارم چون تازه فهمیدم این چهار سال سوالم حدوددا چی بوده!!! :)

دوستان اگه صدای منو میشنوین یا یه روزی اتفاقی به این مطلب رسیدین واسم دعا کنین نه بخاطر معماری و اینا که گفتم ... کلا این روزا محتاج دعاتونم

 -یاعلی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آبان ۹۱ ، ۱۵:۴۸
سلام

سه تا کتابی که همیشه فکر میکنم اگه قرار بود به کسی چیزی هدیه بدم و معماری هم میخوند این سه تا رو هدیه میدادم ... حیف یه مخاطب خاص نداریم فعلا :))

به نظرم این سه تا کتاب بهترین و تاثیرگذارترین کتابایی بودن که وضعیت معماری کشور و همینطور تصویر گاه مبهم و گاه روشن ایندم رو برام ترسیم کردن تقریبا به جز سنت و بدعت دوتای دیگه رو کامل توی اتوبوس و اینا خوندم ینی کم حجمن و هرجایی :) مطالبشون کوتاهن و حالت مقاله مقاله دارن اما مثل یه دروازه و درگاه یه شروع و استانه ی یه حرکت رو به اینده اند :)) 

اینو 5 شهریور توی یادداشتای روزانم نوشتم الان پیدا شد :

کتاب تاملات در هنر و معماری به نظرم بهترین کتابی بود که به اعضایی که تازه به حوزه  هنری میان میشه اهدا کرد! چون  هم پاسخ به دغدغه هاست و هم خودش دغدغه ساز!

فکر کنم هر سه تاشون همینن هم جواب سوالای زیاد ی دانشجو ان هم باعث میشن کلی سوال جدید و راه نرفته واست باز شه :)


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۱ ، ۰۵:۰۱
سلام دوستانی که فعلا این وبلاگ رو نمیبینین (الان اینو شاید فقط واسه خودم مینویسم :))) بالاخره یه دو بار رفتن به شهرستان باعث شد توی اتوبوس هم ک شده کتابرو بخونم


نقش فضا در معماری ایران - دکتر حائری بالاخره تموم شد اما همچی کتاب خفنی بود که حتی توی ثبت نام کنکورمم اثر گذاشت!!! شایدم جو گیر شدم ولی خدایی یه فصل جدید توی نگرشم به معماری باز کرد ...


 در حالی که نمیشه تنبلیم رو انکار کنم ولی جدا از تموم شدنش اونم وسط راه توی اتوبوس (که به نظرم زمان متوقف میشه) ناراحت شدم کاش ادامه داشت عالی بود


وقت کنم کم کم معرفی ای یا مثلا چیزایی ازش این جا مینویسم - واسه کی خدا میدونه! شاید فعلا خودم :)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۹۱ ، ۰۴:۵۹

ب نظر می رسه داستان اصرار ما بر معماری اسلامی اون هم در قالب فرم و شکل و همایش ها و مسابقاتی از این دست ک طراحی نماهای شهری   و ... کاملا داستان بی سر و ته و بی عاقبتیه در حالی که اگه اصرارمون رو روی معماری درست گذاشته بودیم و این ک مثلا می یومدیم ی سری از اصولی ک اسلام برای خانه و ... معین کرده رو در می آوردیم و روی اون ها اصرار می کردیم و سعی می کردیم معماری معاصر با مصالح و ابزار معاصر فرزند زمان خودش باشه این درست تر بود...

 

اما مساله ی مهم دیگه ای هم هست ب خصوص وقتی حرف های گهری و ... رو توی کتاب مبانی معماری معاصر غرب خوندم ی تفاوت آشکارا بین خودمون و اونها پیدا کردم این داستان توی صحبت های مندرج توی معماری جهان زارعی هم ب وضوح این تفاوت عمده بین ما و اون ها رو نشون می ده و حتی و حتی در کتاب سازه در معماری ... تفاوت اینه که اون ها نسبت ب راهی ک رفتن مطمئن و رو به آینده اند اما ما ایرانی ها کلا با یه دید بد به تکنولوژی و ...  داریم نگاه می کنیم شاید آرزویی که خیلی از ما در خفا مون کرده باشیم این که کاش تیر آهن نمره فلان نبود کاش بتن نیومده بود تا می تونستیم بی دغدغه و بدون انتقاد قوس و قزح بسازیم!!!  ما بیشتر از این ک به سمت اینده باشیم حسرت گذشته رو می خوریم و ب از دست رفتن گذشتمون نظاره گریم.


معماری-فرم های مکعبی کیوب

 

معماری-فرم های مکعبی کیوب 2


معماری-فرم های مکعبی کیوب 3


ی نکته ی دیگه هم توی این داستان هست که جالبه و موضوع جالبی برای ی تحقیق می تونه باشه ک نظر مردم در مورد این معماری معاصر و معماری سنتی چیه؟؟ ایا این همه ب گذشته چشم داشتن و نسبت ب وضعیت الان گلایه داشتن این رو نمی رسونه ک معماری معاصر ما چیزی برای گفتن نداره؟؟ دانشجوهای وروردی جدید چی؟ مذهبی ها و ...؟

 

پانویس:

1: گرچه همین معماری خوب هم به مراتب اسلامی تر است رجوع کنید به اینجا (لینک های معماری به سبک انقلاب اسلامی، و ...؟؟؟


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۱ ، ۱۱:۵۶