دیدار با یه استاد ازین به بعد کلیدی ام!
دیروز یکی از بهترین روزای زندگیم بود فکر کنم یکی رو پیدا کردم که برام زود تموم نشه و جز چیزایی که هر روز توی دانشکده بلغور میشن چیزای نویی برای گفتن داشته باشه ...
چن دقیقه ی اول نسبت بهش جبهه گرفته بودم شاید بخاطر چیزهایی که از بچه ها در موردش شنیده بودم ... اما فکر کنم بیشتر بخاطر این بود که تا حالا هرکی واسم اول کار ازین دغدغه ها حرف زده بود همون یه ساعت اول تو ضرب از اب درومد
مینالید از معماری اسلامی ای به قول خودش که ختم میشد به چند تا گل و بته کاشی و ایوان و ... و توی گذشته مونده بود... برای همه ی کسایی که معماری اسلامی رو توی این چیزا دیدن و صورت مطلوبش رو در قالب یه معماری این طور میبینن متاسفم من این جا مردی رو دیدم که معماری مدرن رو به معنای نوزایی مداوم، معماری اسلامی میدونست و معماری ارگانیک رو به جهت هم نوایی ش با طبیعت و ...
من کسی رو دیدم که متعلق و (شاید خالق) اینده ی معماری ایران بود و نه مدافع و حافظ گذشته ی اون!
قصه ی درازی داشتم باهاش منتها خیلی پراکنده بحث شد و اصلن تصویر کلی ای توی ذهنم نمونده قرار شد هر 2 شنبه برم سراغش! بقیه هر طور دوست دارن بگن من دیروز اونی که 3 سال دنبالش بودم رو از روی لطف خدا پیدا کردم ... :)
حتما سر فرصت بیشتر ازش مینویسم و مدون تر منتها حالا باید این شوق و ذوقم رو به نحوی یه جا بیان میکردم ... تا بعد یاعلی
راستی الان یه همچی حسی دارم مثل این یارو فضانورد آمریکاییه :)