یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

دغدغه های یک دانشجوی معماری از همه نوع

یادداشت های روزانه

سلام دوستان
خب معلومه که من یه دست اندازم! نه مقصد که جواب سوال هامون رو بدونه و نه حتی یه راه که مسیر رو نشونمون بده. این که گفتم دست اندازم واسه همینه. دست انداز ها درست وقتی فکر میکنیم همه چی رو میدونیم مقصد رو میشناسیم راه رو درست انتخاب کردیم و حالا فقط باید گاز بدیم، سراغمون میان. واسه همینه که میگم اینجا دنبال جواب نگردین اومدم سوال کنم و با دوستانم حرف بزنم نه این که حرفم رو به هر بهانه ای بزنم ...

درباره ی دست انداز این جا بیشتر بخونید:
http://dast-andaz.blog.ir/page/about-me

بایگانی

درباره اصول و خوب و بد در طراحی

شنبه, ۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۳۸ ب.ظ

این ترم معماری معاصر درس میدم و این فرصتی شده ک بیشتر در مورد تاریخ معماری بخونم

ب این فکر میکنم چه حجم زیادی از خوب و بد های طراحی معماری امروز ما رو تاریخ میسازه

ما از تزیئنات کمتر استفاده میکنیم اما درست نمیدونیم ک تزئین زمانی جنایت بود ک کارگران حتی جایی برای زندگی نداشتند

ما فرم رو تابع عملکرد میدونیم و طراحی معماری رو معادل طراحی فرم و فضا اما به درستی نمیدونیم از کی و تحت چ شرایطی فرم موضوعیت پیدا کرده

وقتی به این خوداگاهی های تاریخی میرسیم تازه سر و کله ی سوالهای بزرگ تر پیدا میشه

این که آیا میشه بدیل های دیگه ای برای اصول! پذیرفته شده در کارگاه های طراحی معماری پیدا کرد؟

آیا در معماری اصلا اصلی وجود داره؟ یا همه چیز مثل تزئینات و نسبی و درزمینه های اجتماعی اقتصادی درست شدند؟

فکر میکنم اغلب اصول در زمینه و البته معطوف به هدفی خاص طرح شدند و گاهی ماهیت جدلی دارند. متاسفانه ما بیش از حد این اصول رو فرازمانی و مکانی تصور میکنیم. چون از منطق طرح و ایجادشون اطلاعی نداریم نمیتونیم اصولی برای زمان و مکان خودمون وضع کنیم و تنها مصرف کننده ی این اصول تاریخی معماری شدیم.


یک نسل قبل از ما زمانی که مدرنیسم در اوج خودش بود. مدارس معمای اصول و البته مراجع محکمی داشتند. استاد و دانشجو می دانستند که معماری خوب همان معماری لوکوربوزیه، رایت، کان و ... است. فرم باید تابع عملکرد باشد. نما جزئی از ساختمان است و وصل به بنا و ساختار آن باشد. در طرح یک موزه فضاها باید سیال باشند - مثل کارهای فلان معمار. در طراحی یک خانه باید فضاهای خدماتی و مسکونی را اینطور جدا کنی ... برو کارهای بهمان معمار را هم ببین.



امروز اما وضعیت فرق کرده... همه ی اصول مورد تشکیک قرار گرفته اند. با گذر از دوره ی اوج مدرنیسم در معماری، حالا میتوانیم بیرون از آن جریان ها و شرایط اجتماعی بایستیم و نگاهی به اصولمان کنیم. دو ترم قبل زمانی که اسیست (همکار آموزشی) یکی از اساتید در طرح معماری بودم. سعی کردم در جواب هر سوالی که فلان طور پلانی خوب است یا نه بگویم بستگی دارد! و بعد ابعاد و شرایط و زمان و مکان روایی هر اصلی را باز کنم. کاری که گاهی مورد انتقاد هم قرار میکرفت و گاهی برای دانشجویان سال های اول تجویز نمیشد.

شاید باید بیشتر و بیشتر در مورد تاریخ بخوانیم تا شاید بشود اصولی لازمانی و لا مکانی برای معماری وضع کنیم. یا شاید حرف برخی اساتیدم درست باشد و رسیدن به چنین چیزی ممکن نباشد، پس دست ازین بکشم و هر آنچیزی که از معماری بلدم یا در شرایط فعلی به نظر درست و خوب است به دانشجویان تجویز کنم. در رویکرد اخیر تنها تفاوت من و اساتید مدرن پیشین تفاوت در مراجع است. این بار کار  کولهاس، گهری، فاستر، آرویانا و ... مرجع اند. اما ما هنوز مصرف کننده ایم ...


نظرات  (۳)

۰۸ آبان ۹۵ ، ۲۰:۲۵ محدثه آهنی امینه
نگاه تازه ای است به موضوع تاریخ معماری جهان...
پاسخ:
شاید
درست نخوندم ولی فکر میکنم والتر بنیامین در مورد تاریخ و ارتباطش با مسایل معاصر ما مسایل جالبی طرح کرده
این که تاریخ بدون تفسیر های مناسب مسایل معاصر ما از گذشته وجود نداره یا یک هم چین چیزی
بنابراین خوندن تاریخ بدون سوال داشتن شاید دردی از زمانه ی ما دوا نکند
۰۹ آبان ۹۵ ، ۲۰:۱۵ آزاده هورنام

عرض سلام و خدا قوت... اینها واقعا چالش های چند ساله ما در یافتن مبانی ست.  که به نظر وجود دارد ولی... مساله، کارگاه های فکری ست و بحث اندیشه، که ما سال هاست از آن دور شده ایم...آنها مبانی را از آراء اندیشمندانشان استخراج می کنند و ما هنوز گزینه های مناسب را پیدا نکرده ایم... واقعیت این است که اگر آنها کانت و هگل و هایدگر را دارند ما سال هاست متفکر نداریم... مبانی ما هر دوره ای به راحتی تغییر می کنند...


پاسخ:
سلام، ممنون
فکر میکنم دو مساله وجود دارد
اول همین ک ما همواره مصرف کننده ی تولیدات فکری غرب بودیم و ... همین فرمایش شما
دوم این ک در دروه ی اخیر وضعیت پست مدرن یا هر تعبیر دیگر. گویا اتفاق نظری بر سر اصول و مبانی وجود ندارد. این باعث شده مدارس هم در پیوند بین اندیشه و عمل متکثر و پریشان باشند. در  این مورد دوم ما با غرب مشترکیم
سلام
فکر می کنم قرار دادن این بحث در قالب سه مفهوم "مد" ، "سبک" و "سنت" تکلیف ما رو بهتر روشن کنه! هر چه بیشتر به سمت سنت بریم به اون اصول فرازمانی و فرامکانی نزدیک تر می شیم. البته شاید لفظ های فرازمانی و فرانکانی خیلی درست نباشه، چون سنت دقیقا پاسخ هر زمان و مکان خاص رو مطابق با خودش می ده.
اما این نگاه سطحی که توصیف کردید و ما دچارش هستیم، خیلی نامتناسب با دوره ای که درش زندگی می کنیم نیست. دوره ای که کمیت بر کیفیت سیطره داره. . . برای مثال به دنبال وحدت هستیم، اما وحدتی که از متحدالشکل شدن حاصل می شه، یعنی از یکی کردن کمیات نه وحدتی حقیقی که در ساحت ذات و کیفیات حاصل می شه!
در دنیای سنت اگر اصلی تکرار می شد بر پایه فهم عمیق بدست آمده از تمرین و تکرار پیشه ور بود، فهمی که کیفیات را تجربه می کند و با کمیات به هم می آمیزد...
***
چقدر جالب این سخن از امام حسین علیه السلام در زمینه دین اینجا هم کاربرد داره:
  • امام حسین(ع)، از پیامبر خدا(ص) روایت نمود: کسی که دینش را از راه تفکر در نعمت‌های خدا، و تدبر در کتاب او و فهم سنت من به دست آرد، کوه‌ها بجنبند و او از جا نجنبد. و کسی که دینش را از دهان افراد فراگیرد و دنباله‌رو آنان شود، افراد او را به هر سو ببرند و دینش در معرض بزرگ‌ترین زوال است.

پاسخ:
سلام
با مقوله بندی این مفهوم برای این که بفهمیمش موافقم ولی فکر میکنم مد و سبک و سنت اون هایی نیستند ک دنبالشون بودم هرچند ب فهم موضوع کمک میکنن.
این ک گفتین با این وضعیت جدید ر هم موافقم هستند کسانی ک موقع انتخاب موضوع و تزشون نگاه میکنن اون ور اب چ موضوعی روی بورسه و انتخاب میکنن و ...
از بابت حدیث هم بی نهایت ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">